پاسخ به:جنبشهای تکفیری.....(مبحث 120 صالحین راسخون)
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 6:10 PM
دنياي امروز بخصوص جهان شيعه در حال حاضر با يكي از تهديدات جدي در عرصه بين المللي مواجه است. اين مشكل به واسطه ظهور جريان هاي تندرو عقيدتي بروز و ظهور پيدا كرده است.
از زمان شكل گيري جريان هاي تندرو با لباس "سلفي گري" در دنياي معاصر مدت زمان زيادي نمي گذرد اما وقوع برخي رويدادها و حمايت غرب از گروهي از مسلمانان كه نگاهي افراطي به اسلام دارند، رشد سلفي گري و به تبع آن جريان تكفيري ها را در پي داشته است.
يكي از عوامل مهم درگيري هاي خونين منطقه ، بحث تكفير شيعيان و مطرح كردن آن از سوي علما و روحانيون افراطي وهابي و سلفي است كه باعث قرباني شدن بسياري از مسلمانان بي گناه در منطقه شده است.
متأسفانه به جاي برخورد مناسب و معقولانه با اين پديده و اعلام برائت از اقدامات خشن و سركوبگرايانه، در آذر ماه 1385 ، سي و هشت نفر از علماي سلفي عربستان سعودي در بيانيه اي ضمن ابراز تاسف از سقوط
انحرافي كاربردي ندارد.اين نوع تفكر بيشترين هم پيمانگي را با جريان دربار و سلطنت دارد و از توان لازم براي مواجهه با انحرافات برخودار نيست به همين خاطر جريان وهابيت بعد از تلاش هاي فرهنگي برادران قطب به سه بخش تقسيم شد:بغداد آن را توطئه مشكوك صليبيون، روافض و صفوي ها دانستند و هدف از آن را حفاظت و حمايت از اشغالگران و تحديد نفوذ اهل سنت در منطقه ،ايجاد هلال شيعه و تجزيه عراق به سه منطقه كردي، شيعي و سني خواندند!
كاملاً مشخص بود كه در اين نوع تقسيم بندي "روافض" شامل شيعيان، "صفويان" همان ايرانيان و "اشغالگران" نيز سربازان صليبي هستند.
جالب اينجاست كه اولين بار بنا به درخواست انگليسي ها در سال 1904ميلادي ، عبدالعزيز اول در عربستان توافق و حكم(سري) مبني بر حق تجمع و تشكيل منطقه يهودي در سرزمين فلسطين را به نفع صهيونيست ها صادر كرده است.
سير تحول
سلفي ها روايات خود را مستقيماً از احمد بن حنبل( متولد 241)، احمد بن تيميه(متولد 728)، ابن القيم الجوزيه(متولد 751) و محمد بن عبدالوهاب تميمي نجدي( متولد1115) مي گيرند.
آنها تنها راه رستگاري را پيروي از سلف صالح (صحابه عصر پيامبر "ص") مي دانند و بدين عادت "سلفي" ناميده شده اند.
سلفيه بعد از "محمد بن عبدالوهاب" به صورت يك شكل و ساختار سياسي در آمد و هم پيماني وي با "محمد بن سعود" پايگذار حاكميت آل سعود در عربستان به اين روند تسريع بخشيد.
اكنون پيوند ميان علما و حاكمان سعودي گرچه دچار تغيير و تحول شده و شيوخ وهابي از برخي اختيارات خود از جمله امر قضا بازماندند اما در عين حال هنوز هم از وضعيت و جايگاه خوبي در نظام سياسي سعودي برخوردار هستند.
وهابيت بعد از محمد بن عبدالوهاب متحول شد. بخصوص از زماني كه "سيد قطب" و برادرش "محمد" به انتقاد از تفكرات محمد بن عبدالوهاب برخاستند و مباني نظري او در بحث توحيد را مورد بررسي قرار دادند.
از نظر اين دو ، توحيد مورد نظر محمد بن عبدالوهاب توحيد ابتدايي و بدوي است و در مواجهه با جريان هاي
1- وهابيت نجدي يا حجازي كه هم اكنون به سردمداري علماي وهابي عربستان بر طبل تكفير شيعيان اماميه، زيديه و اسماعيليه مي كوبد و البته عملگرا هم نيست و تلاشي براي از بين بردن فيزيكي فرق اماميه نمي كند.
2- وهابيت انقلابي يا جهادي كه با نشر افكار سيد قطب در عربستان توسط شاگردش "سلمان العوده" و گسترش افكار "ابوالاعلي مودودي" در پاكستان و تلاش هاي اخوان المسلمين در مصر ، سر ناسازگاري با اهل كتاب بخصوص يهود و حضور نيروهاي بيگانه در خاك كشورهاي اسلامي دارد.
البته بايد در نظر داشت كه كساني كه به وهابيت انقلابي اعتقاد دارند در عين انتقادات جدي به مخالفان ، خواهان حذف فيزيكي نيستند و جنگ بين فرق اسلامي را بر نمي تابند.
3- جريان تكفيري كه چند دهه از شكل گيري آن مي گذرد تلفيقي از وهابيت نجدي با تاكيد بر جنبه هاي ضديت با شيعه و وهابيت انقلابي است.
اين گروه بخصوص در عراق، افغانستان، پاكستان و بخش هاي جنوب و جنوب شرقي و جنوب غربي ايران فعال هستند و از همه امكانات لازم براي حذف مخالفان خود استفاده مي كنند.
متأسفانه عملكرد بخش قابل توجهي از علماي اهل سنت در نقد تكفيري ها و اعلام برائت از آنان ، چندان قابل اعتنا نبوده و نتواسته اند آن طور كه بايد و شايد ، در برابر اين افراد بايستند ، افرادي كه به نام دين ، سر از تن خلق جدا مي كنند و از پاكستان تا خيابان هاي كربلا ، دست به عمليات انتخاري مي زنند و يك كشتار داخلي در جهان اسلام را رقم زده اند و نهايتاً چهره اي "ترور محور" از اسلام در جهان عرضه مي دارند
.
...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
وبلاگ یا حسیــن مظلوم
وبلاگ محبان مهـــــدی عج
وبلاگ مدافعان حرم
