پاسخ به:جنبشهای تکفیری.....(مبحث 120 صالحین راسخون)
چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395 6:51 AM
بنام خدا
"جنبش تکفیری" به چه معناست؟
2- احمد ابن تیمیه:
ابن تیمیه در خانواده ی حنبلی مذهب متولد شد و مردانش به ترتیب رهبری این مذهب را بر عهده داشتند و اولین آن ها محمدبن خضر بن تیمیه بود. 6 ابن تیمیه نیز که ادامه دهنده ی خط فکری احمد بن حنبل در سلفی گری است، فکری همانند او داشت. شیخ محمد ابو زهره در این باره می گوید: این تیمیه معتقد بود که مذهب سلف اثبات هر معنا و صفتی است که در قرآن برای خداوند ثابت شده است؛ ماند فوقیت، تحیّیت، استواری بر عرش وجه، دست، محبت، بغض و نیز آن چه که در روایات به آن اشاره شده است، البته بدون هیچ-گونه تأویل. قبل از ابن تیمیه، حنابله نیز همین فکر و عقیده را در قرن چهارم هجری - قمری نسبت به صفاتی که در قرآن و روایات راجع به خداوند آمده، داشتند. آن ها مدعی بودند که مذهب سلف همین بوده است. درحالی که علمای عصر آنان به مخالفت برآمده و معتقد بودند که این گونه اعتقاد منجر به تشبیه و جسمیت خداوند متعال می شود.7 احمد بن تیمیه را می توان منشأ تحولی بزرگ در تاریخ تفکر اسلامی و در دوره های بعد در عرصه های عملی سیاست و اجتماع دانست. موقعی که ابن تیمیه در زمان خود، با حرارت و تندی به طرح دیدگاه هایش می پرداخت و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی لحظه ای آرام نمی گرفت، و به طرح دیدگاه هایش می پرداخت و در فعالیت های سیاسی اجتماعی لحظه ای آرام نمی گرفت، و به دلیل دیدگاه های افراطی و نأمانوسش با مبانی و تفکر اسلامی، از سوی اغلب علمای زمان خود مورد طرد و رد قرار می گرفت، شاید خودش هم باور نمی کرد که قرن ها بعد این دیدگاه ها توسط محمدبن عبدالوهاب تئوریزه و زنده شوند و در قرن بیست و یکم چنان طرفداران پروپا قرصی پیدا کنند که بخشی از دنیای اسلام را تحت تأثیر قرار دهند. هم اکنون افراطی ترین گروه های مسلمان پیرو جریانی هستند که دیدگاه های ابن تیمیه منشا و موجد آن هاست. ابن تیمیه متن هایش دارای ویژگی کلی و یکسانی است، و آن استناد به قرآن، سنت و سخنان سلف صالح با تفسیر خودش و انتخاب آن ها به عنوان اصلی برای همه دلایل فقهی اش. وی در فتاوای خودش ابتدا به قرآن استناد می کرد، سپس به رأی اجماع و بعد از آن قیاس می کرد. وی در دایره کتاب و سنت می اندیشید و از کسی تقلید نمی کرد.8 با مراجعه به نظرات سلفیّون؛ از قبیل احمد بن حنبل، ابن تیمیه و دیگران پی می بریم که آنان هیچ ارزشی برای عقل قائل نبودند. ابن تیمیه می گوید: کسانی که ادعای تمجید از عقل دارند در حقیقت ادعای تمجید از بتی دارند که آن را عقل نامیده اند. هرگز عقل به تنهایی در هدایت و ارشاد کافی نیست و گرنه خداوند رسولان را نمی فرستاد9. از جمله نظرات شخصی و نوآوری های او در دین که در زمان خودش مخالفت های زیادی از سوی علما مذاهب مختلف به دنبال داشت عبارت بود از: منع زیارت قبور پیامبر، انبیا و صالحان، حکم به قتل کاهلان نماز و احکام، تغییر متن احادیث؛ شیوه ی وی درباره ی احادیث و روایت هایی که بر خلاف میل او بود این بود که یا آن ها را تکذیب می کرد یا به طور نیمه آن ها را بیان می کرد. وی همچنین به شدت با شیعه مخالف بود و با الفاظ زشت و دون شأن یک عالم، آن ها را مورد توهین و تهمت قرار می داد. وی امور و اعتقاداتی را به شیعه نسبت می دهد که اساساً شیعه آن گونه نیست. وی معتقد بود همه ی مسلمانان به غیر از اهل سنت در آتش هستند. هر چند درست است که ابن تیمیه در طرح دیدگاه های خود به قرآن و سنت استناد می کرد، اما مشکل وی داشتن دیدگاه تک بعدی و سطحی بود. یعنی فقط بخش های خاصی از اسلام در دیدگاه وی برجسته می شود و دیدگاهش نسبت به آن ها نیز سطحی می باشد؛ چرا که قبل از وی نیز قرآن و سنت در دسترس هزاران نفر از عالمان و دانشمندان قرار گرفته بود ولی هیچ کدام از آن ها استنباط های تند و افراطی نداشتند و رفتارهای مشابه ابن تیمیه از آن ها سر نزده است.10 برخی از علمای اهل سنت چون عبد الکافی ابن تیمیه را فردى بدعت گو، گمراه کننده و افراطی مـى دانند: «ابن تیمیه بدعت هایی در اصول عقاید ایجاد کرد و ارکان و پایه هاى اسلام را خراب کرد این ها همه بعد از آن بود که او خود را زیر پـوشـش تبعیت از کتاب و سنت پنهان کرد و اظهار کرد که به سوى حق دعوت و به بهشت هـدایـت مـى کند. ولى از تبعیت سرباز زد و به بدعت گویى پرداخت. او با مخالفت با اجـمـاع از جماعت مسلمین جـدا شـد». ابوبکر حصینی نیز میگوید: «پس بدان که من نظر کردم در سخن این خبیث ] ابن تیمیه[ که در قلب او مرض گمراهی است، کسی که از مشتبهات قرآن و سنّت با هدف ایجاد فتنه تبعیت می کند، و کسی که گروهی از عوام و غیره که خداوند اراده هلاکتشان کرده او را متابعت کردهاند، در او چیزهایی دیدم که قدرت گفتن آن را ندارم...؛ چرا که در آنها تکذیب پروردگار عالمیان است...». ابن تیمیه 67 سال بدون آنکه ازدواج کند زندگى کرد و به خاطر برخى از عقاید و فتاوایش سه بار به زندان افتاد، او سرانجام در سال (728.ه.ق) در زندان قلعه در شهر دمشق از دنیا رفت. ابن تیمیه را پس از مرگش، پیشواى فرقه وهابیت دانسته اند، هر چند پیروان ابن تیمیه او را از پیشوایان اهل حدیث می دانند؛ اما برخى دیگر شیوه او را در بررسى احادیث نادرست دانسته و مى گویند: او در نقل حدیث دقت نداشته و عجول بوده و از تمایلات نفسانى خود پیروى می کرده است. با این حال اندیشه ابن تیمیه مانند برق و باد در میان مقلدان و شیفتگان او رواج یافت، بى آنکه به خود زحمت دهند و سخنان صحابه را در تفاسیرى همانند تفسیر بغوى، طبرى و یا ابن عطیه که مورد پذیرش او هستند، مشاهده کنند. (سایت اینترنی پژوهشکده باقرالعلوم) به طور خلاصه اعتقادات کلامی و محور اندیشه های ابن تیمیه را که مورد استفاده ی گروه-های تکفیری قرار می گیرد و آن ها با استفاده از آرا و عقاید وی به توجیه اعمال و رفتار خود می پردازند، می توان به صورت زیر بیان کرد:
1- بدعت: او متعقد بود هر چه که در زمان حضرت محمد (ص) و سلف صالح نبوده، بدعت است11. ابن تیمیه معتقد بود متوسل شدن به پیامبر مربوط به زندگی ایشان بوده است و بعد از وفات ایشان هیچ یک از گذشتگان (صحابه و تابعین) به پیامبر متوسل نشده است. ابن تیمیه توسل را به سه صورت معنی کرده است که دو مورد آن مباح و مورد سوم آن حرام است: اول توسل گرفتن با اطاعت کردن از پیامبر و ایمان به او که اصل ایمان و اسلام است. دوم متوسل شدن به دعا و شفاعت آن حضرت در زمان زندگی ایشان و در روز قیامت. سوم متوسل شدن به پیامبر (ص) بعد از فوت ایشان و قسم دادن به ذات او که مورد سوم جزء بدعت ها است12
2- منع زیارات قبور: وی کسانی را که قصد زیارات قبور پیامبر و ائمه را داشتند، با بت پرستان مقایسه می کرد و عمل آن ها را بدعت و حرام می دانسته است.13 ابن تیمیه معتقد است که از خود پیامبر روایتی مستند دال بر زیارت قبر ایشان و قبور سایر انبیا وجود ندارد و همه روایت هایی که درباره ی زیارت قبر ایشان نقل شده ضعیف بوده و گذشتگان درباره ی آن چیزی ذکر نکرده اند و به حدیث پیامبر (ص) استناد می کند که فرمود: قبر من را محل عبور و مرور قرار ندهید14.
3- استغاثه و توسل: وی شفاعت، توسل جستن به انبیاء و ائمه را آثار باقی مانده دوران جاهلیت می داند، و موسلین به آن ها را مشرک و کافر می پندارد.15 ابن تیمیه می گوید، کسی که معتقد باشد برای به دست آوردن منابع و دفع زیان ها و رزق و روزی بندگان، واسطه ای نیاز است، برای خداوند شریک قرار داده و باید توبه کند در غیر اینصورت کشته شود.16
4- سوگند به غیر خدا: از معتقدات نادر دیگر ابن تیمیه این است که سوگند به غیر از خداوند را مطلقاً حرام می داند.
5- شیعه ستیزی: وی تمام تلاش خود را به کار بست تا شیعه را یک جریان سیاسی مرتبط با یهود و دشمن اسلام معرفی کند
6- جبرگرایی: وی به خاطر فقر اندیشه عمیق و بصیرت لازم و نیز طرد عقل در بسیاری از نظرات کلامی خویش، به «جبریه» پیوسته است.
3- تغییر متن احادیث: گفته می شود شیوه ی ابن تیمیه درباره ی احادیث و روایت هایی که برخلاف میل او بوده، این بود که یا آن روایت ها را تکذیب می کرد، یا این که آن ها را به طور نیمه بیان می کرد.17
پی نوشت ها :
6- علیخانی، علی اکبر، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، 1390،272
7- رضوانی، پیشین، ص:13
8- علیخانی، پیشین: ص: 271-315
9- رضوانی، پیشین، ص:16
10- علیخانی، همان، ص:283، 315
11- محمودیان، پیشین: 129
12- علیخانی، پیشین: 284
13- محمودیان، پیشین: 129
14- علیخانی، پیشین: 282
15- محمودیان، پیشین: 129
16- علیخانی، پیشین: 282
17- محمودیان، پیشین: 282