چند اصطلاح برای ابراز همدردی و درد و دل کردن
دوشنبه 30 فروردین 1395 2:19 PM
چند اصطلاح برای ابراز همدردی و درد و دل کردن
= I try to make it up.
سعی می کنم جبران کنم.
= I'm terribly sorry.
= I'm awfully sorry.
واقعا متاسفم.
= I try to make it up.
سعی می کنم جبران کنم.
= No offense.
منظور بدی نداشتم.
= None taken.
من هم به دل نگرفتم.
= Don't mention it!
اصلا حرفش رو هم نزن.
= No sweat man!
بی خیال بابا!
= Don't put yourself through hell.
به خودت فشار نیار.
= There is no need for that guilt trip.
اصلا احتیاج به سرزنش خودت نیست.
= Go easy on that!
= Take it easy!
زیاد سخت نگیر.
To open out one's heart – درد و دل کردن
= My heart is heavy.
دلم گرفته است.
= Speak your heart.
حرف دلت رو بزن.
= I'm blowing some steam on.
دارم عقده دلم رو خالی می کنم.
= That's just a guts feeling.
این فقط یک احساس درونیه.
= That's very truthful of me.
با تمام صداقت دارم می گم.
= I know what you are going through!
می دونم چه رنجی داری می کشی!