مقالات مرتبط:
درست میانه عمارت شاهی تختجمشید، کاخ کوچکی قرار دارد که با سه درگاه و چند راهرو به کاخهای دیگر راه مییابد و از این جهت آن را کاخ مرکزی یا سه دری میخوانند. بر پلکان این کاخ، نجبای کشور را نقش کردهاند که به وضعی دوستانه و غیررسمی برای دیدار فرمانروا میروند، از این روی آن را تالار شورا نیز نامیدهاند. پیشتر بنای این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت میدادند، اما دلایلی در درست داریم که ساخت کامل آن توسط اردشیر یکم صورت گرفته است.
طرح بنای کاخ سه دری
ساختمان کاخ طرحی به شمایل چهار گوش دارد، در میانه بنا، تالار مرکزی مربع شکلی (۱۵٫۵*۱۵٫۵) واقع است که سقفش بر چهار ستون بزرگ استوار بود، در دیوار شرقی این تالار، درگاه ورودی و اصلی تعیبیه شده بود و پادشاه از اینجا به درون میآمده است.
درگاه شمالی کاخ سه دری به ایوان دو ستونی باز میشده که با دو پلکان جانبی و منقش به محوطه جنوبی حیاط آپادانا وصل شده است. در دیوار غربی این ایوان، دهلیزی تعبیه کرده بودند که با چند پله سنگی به محوطه جنوبی و سپس درون کاخ آپادانا راه داشته است.
درگاه جنوبی هم به ایوانی دو ستونی باز میشد که در طرف جنوبیاش یک حیاط خلوت واقع بوده است. خود این حیاط با پلکان منقش کوچکی به یک اتاق سر پله و سپس به حیاط شرقی کاخ خشایارشا، معروف به هدیش، متصل بوده است. ایوان غربی از طریق دو درگاه به اتاقهای محوطه غربی کاخ سه دری، مشتمل بر چند تالار دو یا چهار ستونی و تعدادی اتاق بلند و پاسدارخانه مانند، راه مییافته است. همه کاخ به وسیله خیابانی از «کاخ ج» جدا بوده است.
پلکان کاخ سه دری
پلکانی دو طرفه با سی پله از سوی غرب و شرق، حیاط آپادانا را به ایوان شمالی کاخ سه دری وصل میکند. در هر طرف نخست ۲۰ پله، بعد یک پا گرد، سپس ۲ پله و یک پا گرد و سرانجام ۸ پله دیگر وجود دارد. نردههای دو جانب پلکانها با کنگرههای چنددانهای مزین شده و بر جبهه داخلی دیوارهای پلکانها نیز نقش بزرگان ایرانی حکاکی شده است. سطوح بیرونی (غربی و شرقی) دیوارهای پلکانها هم با تصاویری از سربازان کماندار نیزهور در جامه پارسی و مادی آرایش یافته است. همه این سربازان گوشواره دارند و مادها هم خنجری در نیام کرده را بر ران آویختهاند. انتهای نیام برخی از تیغها با تصاویر بسیار زیبای جانوران به سبک هنر سکایی تزیین شده است. نقشهای جبهه غربی بسیار پاک و سالم مانده است، اما در جبهه شرقی شکستگیهای فراوانی روی داده و قسمتی از دیواره پلکان هم از میان رفته است.
جبهه شمالی پلکان چند قسمت دارد. مجلس دراز منقوش و محاط به قابی از گلهای دروازده پر میبینیم که قسمت وسط آن را خالی گذاشته و خیال داشتهاند که نقش یک فر ایرانی (حلقه بالدار) بر آن بکنند. دو سوی این فضای خالی، دو ابوالهول تاجدار نشسته و دستی را به حالت احترام بلند کردهاند. سپس دو ردیف ده عددی از درختان نخل را میبینیم و بعد از هر دریف شماری از نجیبزادگان ایرانی نقش شدهاند که جامه پارسه شامل کلاه ترکدار استوانهای، قبا و دامن چیندار، کفش چندبندی، طوق، ياره و گوشوار پوشیدهاند. در یک دست گل نیلوفر آبی دارند و با دست دیگر دست رفیق و همراه خود را گرفتهاند و گام برمیدارند و معلوم است که خندان و گفتگوکنان به میهمانی شاهنشاه میروند. پایین این صحنه مجلس دیگری است؛ در وسط فضایی برای کتیبه تعبیه کرده بودهاند که خالی مانده و در دو سوی فضای خالی، دو گروه چهار نفره سرباز، در لباس پارسی و مادی، با نیزه و سپر بزرگ، مقابل همدیگر ایستادهاند. در دو مثلث طرفین پلکان، نقش شیرگاوشکن و درختان نخل تکرار شده است. این صحنه شباهت به مجلسی دارد که پس از برداشتن نقش بار عام پلکانهای آپادانا، بر مرکز آن پلکانها نشاندهاند و احتمالا هر دو متعلق به یک زماناند.
قسمتهای بیرونی جبهه شمالی پلکان مزين به نقشهایی همانند است. در هر مورد، اول ردیفی از درختانی نخل و بعد صحنه گاوی که چنگ شیر افتاده و سپس فضای مستطیل شکل خالی که برای کندن کتیبه در نظر گرفته بودهاند و آن گاه سه سرباز کماندار و نیزهور (یک مادی در میان دو پارسی) میبینیم که خود مقدمه گروه دیگری از سربازاناند که بر دو جبهه غربی و شرقی پلکان منقوشاند.
ایوان شمالی کاخ سه دری
در شمال این ایوان، جانپناهی به صورت دیوار کوتاه کنگرهداری قرار گرفته که بر جبهه داخلی (جنوبی) آن، دو گروه چهلتایی از سربازان هخامنشی، همه در جامه پارسی و مقابل یکدیگر نقش شدهاند. از هر گروه بیست نفر اول نیزه و سپر بزرگ بیضوی دارند و بیست نفر تنها به نیزه مسلحاند. اطراف ایوان سکویی سنگی تعبیه کرده بودهاند تا باریابان بر آن بنشینند.
ایوان جنوبی و حیاط خلوت کاخ سه دری
درگاه جنوبی تالار مرکزی به ایوانی دو ستونی باز میشود که در سمت جنوب به «حیاط خلوت» کاخ متصل است. در اینجا هم مانند ایوان شمالی، گرداگرد ایوان نیمتختی سنگی و به دیوار چسبیده تعبیه کرده بودند تا میهمانان بر آنها بنشینند.
تالار مرکزی کاخ سه دری
دیوارهای این تالار مربع شکل از خشت خام بوده و پوششی از کاشیهای رنگین داشته است. بالای دیوارها و احتمالا سقف چوبی آن به تزیئنات گچبری رنگین آراسته بوده است. تا مدتی پیش تکهای از سقف فرو ریخته و له شده با بقایای سوخته چوب و شاید هم پرده، در گوشه جنوبغربی «تالار» هنوز بر جا بود. سقف بر چهار ستون سنگی استوار بوده که زیر ستون زنگولهای و گل برگدار، قلمه شیار عمودیدار و بالا تنه گل و بوتهدار و سرستون گاو با دو سر انسان داشتهاند.
ورودی اصلی این تالار یک درگاه شرقی است که آن را به اتاق بزرگ و باریک شرقی و سپس به کفشکنی در جنوب آن و از آنجا با پلکانی به قسمت شمالی حرمسرا و دالان جنوبی صدستون پیوند میداده است. دو سوی این درگاه، نقش واحدی منقور است که در آن ۲۸ تن از بزرگان ممالک تابع هخامنشیان، اورنگ یا تخت بزرگ پادشاهی را بر دست گرفتهاند و به درون تالار میبرند. روی تخت کرسی فرمانروایی را نهادهاند، اردشیر یکم بر آن نشسته و پشت سرش ولیعهد وی ایستاده است.
بر فراز تخت، سایهبان سلطنتی است با شرابهها، منگولهها و مزین به شیر غرانی که در دوی سوی یک حلقه بالدار (فر ایرانی) و در میان قابی از گلهای دوازده پر، مقابل همدیگر صف کشیدهاند. نقش فر کیانی (انسان بالدار) با حلقه و دست کشیده باز بالای صحنه مصور است. ترتیب افراد اورانگ منقوش بر دو جبهه معکوس یکدیگر است و هر طرف، یک سمت معین را نشان میدهد، ترییب این ۲۸ تن كه در سه ردیف منقوش شدهاند بدین شکل است:
- ۱- نماینده قوم ماد: کلاه گرد نمدی، نیم تنه و شلوار و نیم چکمه پوشیده است.
- ۲- نماینده خوزیان: جامه پارسی (دامن و قبای چیندار) پوشیده است و خنجر دسته دار دارد. و احتمالا کفش چندبندی و موی پیچ نواری داشته است. وی پشت سر نماینده مادها قرار دارد و بنابراین نمیتواند پارسی باشد، بلکه خوزی است.
- ۳-نماینده ارمنیها: جامه مادی و کلاهی احتمالا سه قبهای، پوشیده است.
- ۴- نماینده هراتیان: لباس مادی با کلاه باشلقدار و احتمالا چکمه داشته است.
- ۵- نماینده بابلیان: کلاه مشخص بابلی با دنباله منگولهدارد و عبایی کمردار به تن کرده است.
- ۶- نماینده لودیان: موي بند شالوار را چند دور به سر پیچیده و قبای بلند بیکمری به تن و نیمچکمه به پا داشته است.
- ۷- نماینده رخجیها (؟): احتمالا لباس مادی با کلاه شالوار و نیمچکمه داشته است.
- ۸- نماینده آشوریان: کلاه شالوار و جامه بلند داشته است.
- ۹- نماینده کاپادوکیان: کلاه مادی قبهدار داشته و ردای بلند بر دوش افکنده است.
- ۱۰- نماینده مصریان: لباده بلند بیکمر پوشیده و احتمالا کلاه نداشته است.
- ۱۱- نماینده سکاهای تیز خود: کلاه نوک تیز و جامه مادی کمردار پوشیده بوده است.
- ۱۲- نماینده یونانیان آسیایی: شال منگولهدار به سر پیچیده و قبای چیندار به تن داشته است.
- ۱۳- نماینده بلخیان: موی بندنواری، ریش بیجعد، نیم تنه و شلوار مادی با کمر و چکمه دارد و شلوارش را در چکمه کرده است.
- ۱۴- نماینده گنداریان (مردم دره کابل): موی بندنواری، ردای بلند منگولهدار که با بندی به شانه افتاده، پیراهن یقه باز و کمربند پهن و کلفت شال مانند داشته و پایش برهنه بوده است.
- ۱۵- نماینده پارثیان: ريش و زلف بیجعد، موی پیچنواری، نیمتنه و شلوار مادی، کمربند و چکمه داشته است، پايين شلوار در چکمه رفته است و چینهای افقی دارد.
- ۱۶- نماینده یک قوم مادی، شاید ساگارتیان: جامه مادی با کلاه سه قبهای داشته است.
- ۱۷- نماینده قوم سكايي (به عقیده هرتسلفد سغدی): شلوار گشاد، قبای تسمهدار، نیمتنه مادی و نیمچکمه پوشیده بوده و ریش بیجعد و کفش ساده داشته است.
- ۱۸- نماینده خوارزميان (یا قوم سکایی): کلاه نوکتیز، نیمتنه مادی، ردای تسمهدار، شلوار گشاد و نیمچکمه داشته است.
- ۱۹- نماینده هندوان: با بالاتنه لخت و پای برهنه آمده بوده و لنگی به کمر داشته است.
- ۲۰- نماینده اسکودراییان (ترکیهایها، در شمالشرقی یونان): کلاه نوکتیز سکایی، شلوار، نیمهتنه مادی و ردای بلند، تسمه و کمربنددار داشته است.
- ۲۱- نماینده قوم ثته گوشی (ناحیه صدگاو یا پنجاب): موی بندنواری گره خورده، ريش پیچیده، پيراهن کوتاه، ردای دور تن پیچیده عباوار، لنگ و صندل داشته است.
- ۲۲- نماینده سکاهای هومپرست: کلاه نوکتیز سکایی و ریش بیجعد داشته و نیمتنه، شلوار گشاد، نيمچکمه و بالاپوش تسمهدار پوشیده بوده و گویا اسلحه داشته است.
- ۲۳- نماینده قوم سکایی: کلاه نوکتیز سکایی، رداي بلند، پيراهن و کمر، نیمتنه شلوار و چکمه بلند نوک برگشتهدار و شاید نماینده قوم داهه باشد.
- ۲۴- نماینده تازیان دره اردن: عبا و شاید هم مویبند و صندل داشته است.
- ۲۵- نماینده قومی از شرق ایران: با جامه مادی، كفش بلند و ردای دور تن پیچیده آمده بوده است.
- ۲۶- نماینده قوم لیبی: با پوستین و قبای کوتاه آستین، بدون کلاه و پابرهنه است.
- ۲۷- نماینده حبشیان: با بالا تنه لخت و پای برهنه است، لنگی به تن پیچیده و شالی به گردن دارد.
- ۲۸- نماینده قوم سکایی: جبه کمردار سکایی، شلوار گشاد و کلاه نوکتیز دارد.
این صحنه بیگمان تصویر یک واقعیت تاریخی است، به نظر میرسد که در مرحلهای از جشن بزرگ شاهی، گروهی از بزرگان ایرانشهر از راه پلکان شمالی به ایوان و تالار کاخ سه دری میآمدند و نمایندگان ملل تابع، پادشاه و اورنگش را از اتاق شرقی این کاخ بر سر دست گرفته و از درگاه شرقی وارد تالار میکردهاند. در اینجا پادشاه با بزرگان باز میگشتند و پادشاه، زیر سایهبان شاهی یا از درگاه شمالی به ایوان و از آنجا به دالان غربی و سپس به محوطه جنوبی کاخ آپادانا میرفت یا از راه ایوان جنوبی به حیاط کاخ هدیش و از آنجا به قسمتهای اختصاصی کاخها پای میگذاشت.
رسمی از ایران باستان که به اروپا رفته
این رسم که فرمانروا بر اورنگ بنشیند و بزرگان مملکتی که از سرتاسر کشور میآمدهاند، او را بر سردست بلند کنند و به مهمترین تالار کاخ ببرند، از ایران به اروپا رفت و هنوز در دربار پاپ رایج است. پاپ، که به مثابه شاهنشاه کاتولیکها است، بر تخت فرمانروایی مینشیند و کاردینالها و اسقفهای بزرگ که مثل نمایندگان ملل تابعاند، او را بر سر دست بلند میکنند و با تخت به تالار بزرگ و شوراخانه واتیکان میبرند. این هم مسلم است که بسیاری از آیینهای پاپها و دربارشان از آیینهای دربار ایران باستان اقتباس شده است. حتی کلاه پاپ را میرتا میگویند که واژه ایرانی است. همین تصویر و مانندهای آن در صدستون است که باعث شده داستانی در مورد جمشید افسانهای بسازند که تخت او را در نوروز، دیوانی که در فرمانش بودهاند بر میداشته و به کاخهایش میبردهاند.