طلاق صلحجویانه بهتر از زندگی جنگجویانه است
یک شنبه 29 فروردین 1395 10:20 AM
طلاق صلحجویانه بهتر از زندگی جنگجویانه است
|
|
|
|
|
|
|
|
|
طلاق تلخ ترين حادثه در يك زندگي مشترك است. رسيدن به بن بست در زندگي مشترك پايان روياهايي است كه تحقق شان روزي دليل آغاز يك زندگي زير سقف خانهاي مشترك بوده است. اين روزها به دلايل مختلف طلاق رو به افزايش است و رشد سرسام آور اين پديده شوم زنگ هشداري است براي از هم پاشيده شدن بنيانهاي خانواده در زندگي مدرن قرن حاضر.«قانون» در گفتوگويي با دکتر لادن نصری، مسئول مرکز مشاوره و کارشناس امور بانوان دادگستری کردستان به بررسي دلايل افزايش طلاق در كشور و راهكارهاي مقابله با اين پديده تلخ اجتماعي پرداخته است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون، مسئول مرکز مشاوره و کارشناس امور بانوان دادگستری کردستان بر خلاف اعتقاد «اینگلهارت»که طلاق را یکی از شاخصهای توسعه فرهنگی و بیانگر گشایش و چرخش در مناسبات اقتصادی و اجتماعی می داند، معتقد است پیامدهای طلاق آسیبی را ایجاد میکند که غیر از خانواده و فرزندان، گریبانگیر جامعه هم میشود. دکتر لادن نصری طلاق را شاخص توسعه فرهنگی نمیداند و با بیان اینکه زندگی مشترک جدا از ویژگیهای مثبت گاهی میتواند آسیب زا و فرسایشی باشد، میگوید: اختلاف در هر رابطهای وجود دارد اما شدت اختلاف، چگونگی وضعیت آن رابطه را تعیین میکند؛ اختلافات و مشکلات کمتر پیچیده از طریق خود زوجین و برخی اختلافات نیز با مراجعه به روانشناس و مشاور حل و فصل میشود اما زمانی که این اختلافات پیچیده به مشکلات زندگی زناشویی و به يك رابطه آسیب زا تبدیل شده باشد، باید طلاق را انتخاب کرد.
کشور ما دید مثبتی به طلاق ندارد
وی می افزاید: طلاق پدیدهای است که فرهنگ کشور ما دید مثبتی به آن ندارد و بر اساس فرهنگ حاکم بر جامعه زن و شوهر تا جای ممکن سعی در حفظ زندگی دارند اما این تلاش همیشه هم سالم نیست و برخی از ویژگیها و فرآیندهای ارتباطی میتواند ما را مجاب کند که طلاق گزینه مناسبی است و بعضی رابطهها بهتر است تمام شود؛ چرا که ضررهای آن بیشتر از زندگی تحمیلی والدین با هم، روح و روان فرزندان را زخمی میکند. به قول «جان گاتمن» طلاق صلحجویانه بهتر از زندگی جنگجویانه است.
به گفته این مدرس دانشگاه مطالعات نشان میدهد افرادی که والدین شان یک طلاق درام و آشتی جویانه داشتهاند در آینده زندگی سالم و موفقتری نسبت به افرادی دارند که والدین شان بدون طلاق زندگی پرتنش و آسیب زایی را با هم دارند.
مسئولان جامعه باید از طریق آموزش مردم را آگاه كنند
نصری میگوید: امروز دوران اعتقاد به این که دختر با لباس سفید به خانه بخت میرود و با کفن سفید از آن خارج میشود به سر آمده؛ هر چند در برخی مناطق به دلیل عدم آگاهی به حق و حقوق زن و تداوم تعصبات خشک هنوز رنگ و بویی از این قضیه به چشم میخورد تا جایی که زنان قصد جان خود را کردهاند و منجر به خودسوزی و خوردن سم شدهاند. اینجاست که مسئولان جامعه باید از طریق آموزش و انتشار کتاب و نشریات، دادن آگاهی به والدین، برگزاری همایشها و سمینارها و تبلیغات و تهیه بولتن و بروشور مردم را آگاه کنند.
وی گریزی به جامعه شناسی دورکیم میزند و میگوید: دورکیم جامعه را به دو نوع ارگانیکی و مکانیکی تقسیم بندی میکند که در هر دو نوع جامعه همبستگی اجتماعی دیده میشود؛ در جامعه مکانیکی که جامعه سنتی است و چندین نسل مثل پدربزرگ و مادربزرگ و عمه و خاله با هم زندگی میکنند، همبستگی اجتماعی بر اساس وجدان جمعی است اما در جامعه ارگانیکی که جامعه مدرن است عامل این همبستگی تقسیم کار است و اگر این تقسیم کار در خانواده هستهای درست انجام گیرد و هر کدام از زن و مرد بتوانند به وظایف خود به درستی عمل کنند، موفق میشوند.
كاهش ميانگين سني طلاق به مرز 25 تا 35 سال
مسئول مرکز مشاوره دادگستری کردستان می افزاید: امروزه در جامعه ما همین خانواده هستهای دچار تعارض بین سنت و تجدد شده و نه مثل خانواده گسترده وجدان جمعی وجود دارد و نه مثل جامعه مدرنیته و خانواده هستهای تقسیم کار درستی صورت میگیرد و نتیجه این تعارض ایجاد شکاف است؛ شکافی که به دنبال آگاهی زنان از حق و حقوق خود به آن دامن زدهاند و مردان جامعه سنتی ما این را قبول ندارند. اینجاست که زنان و مردان در خانواده هستهای زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند و ما نمیتوانیم تجدد را به صورت کامل درونی کنیم و این تعارض موجب طلاق و آسیبهای اجتماعی شده است. او با استناد به آمارها که میانگین سنی طلاق را به مرز 25 تا 35 سال کاهش داده، فروپاشی کانون خانوادهها را در سالهای نخست زندگی عدم آگاهی از الفبای زندگی مشترک، عدم مهارتهای ارتباطی، عدم تحمل زوجین در برخورد با تفاوتها، عدم وجود همسان همسری و تشابه فرهنگی در زوجین، میداند و میگوید: این موارد موجب اختلاف و جدایی در زندگی به ویژه در5 تا 10 سال اول زندگی میشود.
خشونت خانگی و خیانت از عواملی است که در سطح کلان موجب طلاق شده است
نصری در مورد بررسی آسیبهای اجتماعی طلاق میگوید: طلاق آسیبی اجتماعی است و در بسیاری از آسیبهای آن باید به موضوعات کلان، خرد، میانه و خانواده توجه شود و از طرفی طلاق پدیده روانشناسی اجتماعی است؛ امروزه گرایش به اعتیاد، خشونت خانگی و خیانت از عواملی است که در سطح کلان موجب طلاق شده و دیگر عواملی مانند عدم مهر و محبت در خانوادهها، شرایط خانوادگی نامناسب، عدم معیارهای درست در انتخاب همسر، عدم شناخت خود و آشنا نبودن با تواناییها و استعدادها، عدم صداقت، نمایش بازیها و جلوهگریهای قبل از ازدواج، عدم توجه به مسائل جنسی و نیز عدم استفاده از تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی از مهمترین دلایل افزایش آن است.
وی رسوخ فیلمهای ماهوارهای شبکههای جمکلاسیک وجم تی وی را که ژانر آن فیلمنامهها با فرهنگ خانوادههای ما همخوانی ندارد یکی از دلایل طلاق در جامعه امروزی میداند و میگوید: بخش قابل توجهی از نارضایتیها در زندگی زناشویی از همین کانالهای ماهوارهای سرچشمه میگیرد؛ برنامههایی که مغایر با فرهنگ بومی و سنتی ماست و این عدم تطابق میان ارزشها و هنجارهای ما موجب شکاف فرهنگی و تضاد فرهنگی میشود.
ماهواره موجب تغییر در ساختار خانواده ميشود
به گفته نصری ماهواره در واقع با همذات پنداری(همانندسازی) موجب تغییر در ساختار خانواده، تغییر در انتقال ارزشها و نحوه انتخاب همسر، تغییر در سبک زندگی و دگرگونی مناسبات فرهنگی خانوادگی میشود. از طرفی مقایسه بین روابط زناشویی و رابطه جنسی در جامعه ما و فیلمهایی که در ماهواره پخش میشود یکی از معضلاتی است که این تکنولوژی برای جامعه سنتی ما به ارمغان آورده است. این در حالی است که هر کشوری در فرهنگ بومی خود به توسعه میرسد و الگو برداری و تقلید صرافا جز معضل و آسیب هیچ مزایایی ندارد و اصلیترین راهکار برای آگاهیدادن به جامعه و شهروندان جایگزینکردن برنامههای متنوع داخلی در رسانه ملی و شبکههای محلی است.
كاهش چشمگير آمار ازدواج با ازدواج غير رسمي
این پژوهشگر اجتماعی درباره گرایش جوانان به ازدواج سفید که به عقیده کارشناسان عوامل متعددی چون تهاجم فرهنگی، کمرنگ شدن باورهای مذهبی و اخلاقی، سنتهای غلط ازدواج، هزینههای کمرشکن اقتصادی و تنوع طلبی جوانان موجب رواج آن شده است، میگوید: ازدواج سفید نخستین بار در آمریکا در پی جنبشی پدیدار شد که جنبش آزادی زن نام داشت اما چیزی که واقعا اتفاق افتاد بعدها انقلاب جنسی نام گرفت که برای زنان فاجعه آمیز و یک نوع سوء استفاده جنسی محسوب میشود و تبعات آن برای زنان واقعا فاجعه آمیز است. به گفته نصری هیچگونه تضمین و مسئولیتی در ازدواج سفید تعریف نشده است و عدم وجود امنیت روانی موجب ایجاد یک نوع نابهنجاری در فرد میشود؛ با این حال امروز مهمترین دلیل رغبت جوانان به این نوع ازدواج ارضای غریزه جنسی بدون هزینه متاهل و متعهد شدن است که اصلی ترین آسیبها و عوارض این همزیستی سیاه متلاشی شدن خانوادهها به خاطر بروز روابط غیرمتعارف و غیر منطقی بین شوهران با زنان دیگر، همچنین متشنج شدن جو خانوادهها و تاثیر منفی آن بر فرزندان و خود زوجین و کاهش چشمگیر آمار ازدواج است.
وی با بیان اینکه نقش شبکههای ماهوارهای را نباید در قبحزدایی روابط نامشروع و غیراخلاقی نادیده گرفت، میگوید: تاثیر اینگونه فیلمها و سریالها بر مردان و زنان و تحریک جنسی آنها همراه با زشتی زدایی از روابط غیرقانونی و فرازناشویی یکی از دلایل اصلی افزایش همزیستی سیاه است.
جوانان بايد در دوره آشنايي از بروز احساسات و هیجانات پرهیز کنند
به گفته نصری جوانان امروز با شناختهای اندک از هم، ازدواج میکنند و بسیاری از رابطههای دختران و پسران در سنین پایین بدون اطلاع والدین است.جوانانی که به قصد ازدواج با هم آشنا میشوند و از همان اوایل آشنایی بدون شناخت کافی و دقیق از هم با وعده ازدواج رابطه را ادامه میدهند که بالطبع احساسات درگیر میشود. در این روابط دختر و پسر وقتی در جریان شناخت از همدیگر از این مسئله آگاه میشوند که شاید تشابهی برای ازدواج نداشته باشند اما آنچنان درگیر رابطهای احساسی و هیجانی شده و به همدیگر عادت کردهاند که رابطه با فرض غلط باور به تغییر منجر به ازدواج میشود در حالی که در ازدواج طرفین باید وضع موجود همدیگر را از لحاظ اخلاقی قبول کنند و به امید به تغییر در آینده دلخوش نباشند و این ریسک را نپذیرند و به جای آن در دوره آشنایی از بروز احساسات و هیجانات پرهیز کنند.
|
|