پاسخ به:لا لایی های کودکانه
پنج شنبه 21 فروردین 1399 11:08 AM
لالاکه چشم تو نازه
دهان درّه ها بازه
ببین از خستگی انگار
کشیدن باز خمیازه
لالا شب توی باغ اومد
باهاش صد تا چراغ اومد
حریر خواب هم کم کم
به روی چشم زاغ اومد
ستاره می زنه سوسو
می خوابه بچه ی راسو
می خوابن کفشدوزکها
می خوابه موشی ترسو
لالا کن درّه می خوابه
کنارش برّه می خوابه
گل من شب پره پیشت
می آد یک ذرّه می خوابه
لالا کن شیر می خوابه
گوزن پیر می خوابه
میون درّه ی ساکت
گل انجیر می خوابه
لالالالالالالایی
چراغ خونه ی مایی
دیگه از شب نمی ترسم
تو مهتابی تو زیبایی
تو این جایی لالالایی
گل مایی لالالایی
بمونی تا ابد پیشم
نری جایی لالالایی
لالادنیا پر از رنگه
یه جا صلحه یه جا جنگه
لالاهرجا که آشوبه
دلا غمگینه و تنگه
لالا دنیا پر از نوره
پر از عشقه پراز شوره
ولی گاهی تو می بینی
دلا از همدیگه دوره
لالا لالاشب تاره
درخت سیب بیداره
لپ سیبا همه سرخه
درخت انگار تب داره!
لالالالاگل سنبل
نشسته توی ایوون گل
هواگرمه که این طوری
عرق کرده تن بلبل
لالالالاگل گندم
لالاخوابن همه مردم
نترس ازشهر خواب امشب
کسی اونجا نمی شه گم
لالالالاگل صدپر
گل نیلوفر مادر
بخواب آروم که می خنده
شب زیبای شهریور