0

احترام متقابل همسران به يكديگر

 
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

احترام متقابل همسران به يكديگر
یک شنبه 22 فروردین 1395  4:35 PM

اسم همديگر را خوب ببريم. چرا فاطي مي گويي؟ فاطمه خانم بگو. احمد، چرا احمت مي گويي؟ ما مسلمان هستيم. پيغمبر ما به بچه ها هم كه سلام كرد، با آداب سلام مي كرد. احترام متقابل، هم به خودمان و هم به بستگانمان. حتي بهتر، يعني اگر گفت، بگو: سلام عليكم و رحمة الله! اگر گفت: سلام عليكم و رحمة الله، بگو: سلام عليكم و رحمة الله و بركاته! احترام متقابل!يك زني از زنان پيغمبر، بد اخلاق بود. گفتند: يا رسول الله اين بداخلاق است. ولش كن! فرمود: بله، من بداخلاقي خانم را مي بينم، ولي كمالاتي هم خانم دارد. بايد جمع و تفريق كنيم. ممكن است شما بگويي: ليمو ترش است. ليمو ترش را دور مي اندازي؟ ليموترش ولو ترش است، ولي كمالات دارد. ليموترش ماه ها مي ماند، ولي ليمو شيرين يك دقيقه هم نمي ماند. تا باز مي كني، بعد از يك دقيقه تلخ مي شود. نه هر شيريني را بايد دور انداخت، نه هر ترشي را بايد دور انداخت! هنر اين است كه از ليموشيرين، ليمونات درست كنيم.


در قرآن بارها كلمه ي «معروف» آمده است. يعني زندگي عادي باشد. مردم چقدر تفريح مي كنند؟ كمش نگذاريد، اضافه هم نباشد. عادي، عادي باشد. اول انقلاب ما در يك عروسي دعوت شديم كه نان و پنير و هنداونه به ما دادند گفتند: مي خواهيم اين عروسي ابتكاري باشد. گفتم: اين دختر خانم وقتي متولد شد، مادر و پدرش برايش عقيقه نكردند؟ چرا. اين دختر وقتي هيچ چيز نداشت، يك گوسفند فداي او شد و عد ه اي آبگوشت و پلو خوردند. حالا كه عروس شده و كلي تحصيلات و كمالات و جهازيه درست كرده است، نان و پنير و هندوانه دادي؟ اين هم دكان است. زندگي بايد عادي باشد. گاهي مهريه را آنقدر سبك مي گيرند، كه آدم فكر مي كند واقعاً بايد اينطور باشد. گاهي مهريه را اينقدر بالا مي گيرند. زندگي عادي باشد. كلمه معروف در قرآن زياد آمده است. اگر اشتباه نكنم 28 مرتبه معروف در قرآن است، چهارده مرتبه براي زن و شوهر است. زندگي شما عادي باشد. پيغمبر ما فرمود: همسرداري من از همه مردها بهتر است. حتي خديجه هم كه از دنيا رفته بود، گاهي گوسفند مي كشت و گوشتش را به خانم هايي مي داد كه دوست خديجه بودند. يكبار عايشه حساس شد و گفت: خيلي خديجه خديجه مي كني. من كه از او بهتر هستم. فرمود: آن زماني به من ايمان آورد كه همه شما مشرك بوديد. آن زماني مرا ياري كرد، كه همه شما بي اعتنا بوديد. تو از او بهتر نيستي. در زندگي آنجايي كه حلال است، زن را آزاد بگذاريد. روي حرام ها تكيه كنيد. خانم همسرت من هستم. چرا اين قيافه را نشان جوان ها مي دهي؟ چرا در خيابان دلبري مي كني؟


ما اگر بفهميم كه زني كه عقد كرديم، با يك جواني قبل از ازدواج ما يك رابطه داشته است، حتماً از زندگي دلسرد مي شويم. مي گوييم: چه شد؟ اِ اِ.. اين رفيق داشته است. يك فيلمي را به ما نشان دادند، كه عجب! خانم شما مثلاً با اين جوان هم يك بستني خورده است.
دانشجويي نزد من آمد، گفت: من چهار ماه است، ازدواج كردم. مي خواهم زندگي ام را بر هم بزنم.


گفتم: چرا؟
گفت: يك عكسي دادند، يك صحنه اي را براي من پيش آوردند، زن من با كسي بستني مي خورد.
به او گفتم: خانم تو آرايش هم مي كند در خيابان بيايد؟
گفت: بله!
گفتم: چادري است؟
گفت: نه! مانتويي است، منتهي فكلي هم هست.
گفتم: خوب شما كه راضي نيستي اين دختري كه خانم شما شده، جواني اش هم يك بستني با كسي خورده است، چرا اين رقمي در خيابان مي آيد كه باز هم بستني خورها را يادشان كند؟ اگر آن بستني حرام است، اين رقمي هم حرام است. حرام، حرام است. ولي حلال است، آزادش بگذار.

 

پی نوشت :
استاد قرائتي، درس هايي از قرآن، آسان گيري در ازدواج و زندگي، تاريخ پخش: 18/02/93

تشکرات از این پست
borkhar
دسترسی سریع به انجمن ها