0

📗📘📙غزلیات صائب تبریزی📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۶۵
جمعه 13 فروردین 1395  10:38 PM

یاد ایامی که با هم آشنا بودیم ما

هم خیال و هم صفیر و هم نوا بودیم ما

معنی یک بیت بودیم از طریق اتحاد

چون دو مصرع گر چه در ظاهر جدا بودیم ما

بود دایم چون زبان خامه حرف ما یکی

گر چه پیش چشم صورت بین دو تا بودیم ما

چون دو برگ سبز کز یک دانه سر بیرون کند

یکدل و یکروی در نشو و نما بودیم ما

می چرانیدیم چون شبنم ز یک گلزار چشم

از نوا سنجان یک بستانسرا بودیم ما

بود راه فکر ما در عالم معنی یکی

چون دو دست از آشنایی یکصدا بودیم ما

دوری منزل حجاب اتحاد ما نبود

داشتیم از هم خبر در هر کجا بودیم ما

اختر ما سعد بود و روزگار ما سعید

از سعادت زیر بال یک هما بودیم ما

چاره جویان را نمی دادیم صائب درد سر

دردهای کهنه هم را دوا بودیم ما

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها