0

📗📘📙غزلیات صائب تبریزی📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۰۰
جمعه 13 فروردین 1395  10:32 PM

با زمین گیری به منزل می رسانم خلق را

در بیابان طلب سنگ نشانم خلق را

سینه بی کینه ای دارم که چون زنبور شهد

می شود شیرین دهان از کسر شانم خلق را

می کنند از من تهی پهلو چو تیغ آبدار

گر چه از طبع روان، آب روانم خلق را

این گرانجانان سزاوار سبکباری نیند

ورنه از یک ناله از خود می رهانم خلق را

نیست از یوسف به جز حسرت نصیب مفلسان

از بهای خویش بر خاطر گرانم خلق را

چون شراب تلخ، صائب نیست بی کیفیتی

حرف تلخی کز نصیحت می چشانم خلق را

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها