0

📗📘📙غزلیات صائب تبریزی📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۲۰
جمعه 13 فروردین 1395  10:30 PM

عشق خونگرم از محبت کرده ایجاد مرا

آهوان از چشم نگذارند صیاد مرا

گر چه من چون غنچه دارم مهر خاموشی به لب

نکهت گل می کند تفسیر، فریاد مرا

کارها را کارفرما آب و رنگی می دهد

ور نه جوی شیر زناری است فرهاد مرا

صید لاغر دام با خود دارد از پهلوی خویش

حاجت دام و کمندی نیست صیاد مرا

قطره ای هم در سواد دیده اش می بود کاش

اینقدر آبی که در تیغ است جلاد مرا

صبر من در بی قراری ها قیامت می کند

ورنه می گیرد ازو خط عاقبت داد مرا

از ادب صائب خموشم، ورنه در هر وادیی

رتبه شاگردی من نیست استاد مرا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها