شمارهٔ ۶۶۵
جمعه 13 فروردین 1395 10:11 PM
تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من
شاخ گل است زخم نمایان به چشم من
گشته است از نظاره آن سرو جامه زیب
سوهان روح، سرو گلستان به چشم من
صبح دگر شود ز پی خواب غفلتم
خالی اگر کنند نمکدان به چشم من
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.