0

گزیدهٔ غزلیات صائب تبریزی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۷۱
جمعه 13 فروردین 1395  9:15 PM

نه گل، نه لاله درین خارزار می‌ماند

دویدنی به نسیم بهار می‌ماند

مل خنده بود گریهٔ پشیمانی

گلاب تلخ ز گل یادگار می‌ماند

مگر شهید به این تیغ کوه شد فرهاد؟

که لاله‌اش به چراغ مزار می‌ماند

مه تمام، هلال و هلال شد مه بدر

به یک قرار که در روزگار می‌ماند؟

چنین که تنگ گرفته است بر صدف دریا

چه آب در گهر شاهوار می‌ماند؟

ز لاله و گل این باغ و بوستان صائب

به باغبان جگر داغدار می‌ماند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها