0

گزیدهٔ غزلیات صائب تبریزی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۸۴
جمعه 13 فروردین 1395  9:14 PM

خواری از اغیار بهر یار می‌باید کشید

ناز خورشید از در و دیوار می‌باید کشید

عالم آب از نسیمی می‌خورد بر یکدگر

در سر مستی نفس هشیار می‌باید کشید

شیشهٔ ناموس را بر طاق می‌باید گذاشت

بعد ازان پیمانهٔ سرشار می‌باید کشید

تا درین باغی، به شکر این که داری برگ و بار

برگ می‌باید فشاند و بار می‌باید کشید

آب از سرچشمه صائب لذت دیگر دهد

باده را در خانهٔ خمار می‌باید کشید

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها