0

گزیدهٔ غزلیات صائب تبریزی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳۱
جمعه 13 فروردین 1395  9:11 PM

به غم نشاط من خاکسار نزدیک است

خزان من چو حنا با بهار نزدیک است

یکی است چشم فرو بستن و گشادن من

به مرگ، زندگیم چون شرار نزدیک است

به چشم کم منگر جسم خاکسار مرا

که این غبار به دامان یار نزدیک است

چه غم ز دوری راه است بیقراران را؟

به موج‌های سبکرو کنار نزدیک است

به آفتاب رسید از کنار گل شبنم

به وصل، دیدهٔ شب زنده‌دار نزدیک است

چو سوخت تشنه‌لبی دانهٔ مرا صائب

چه سود ازین که به من نوبهار نزدیک است؟

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها