0

گزیدهٔ غزلیات صائب تبریزی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۵
جمعه 13 فروردین 1395  9:09 PM

چو دیگران نه به ظاهر بود عبادت ما

حضور قلب نمازست در شریعت ما

ازان ز دامن مقصود کوته افتاده است

که پیش خلق درازست دست حاجت ما

نکرده‌ایم چو شبنم بساطی از گل پهن

چو غنچه بر سر زانوست خواب راحت ما

نهال خوش ثمر رهگذار طفلانیم

که بر گریز بود موسم فراغت ما

چراغ رهگذریم اوفتاده در ره باد

که تا به سایهٔ دستی کند حمایت ما؟

درین حدیقهٔ گل صائب از مروت نیست

که غنچه ماند در جیب، دست رغبت ما

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها