0

گزیدهٔ غزلیات صائب تبریزی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۳
جمعه 13 فروردین 1395  9:09 PM

نه دل ز عالم پر وحشت آرمیده مرا

که پیچ و تاب به زنجیرها کشیده مرا

چو جام اول مینا، سپهر سنگین‌دل

به خاک راهگذر ریخت ناچشیده مرا

چو آسیا که ازو آب گرد انگیزد

غبار دل شود افزون ز آب دیده مرا

رهین وحشت خویشم که می‌برد هر دم

به سیر عالم دیگر، دل رمیده مرا

نثار بوسهٔ او نقد جان چرا نکنم؟

که تا رسیده به لب، جان به لب رسیده مرا

به صد هزار صنم ساخت مبتلا صائب

درین شکفته چمن، دیدهٔ ندیده مرا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها