0

گزیدهٔ غزلیات صائب تبریزی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۰
جمعه 13 فروردین 1395  9:09 PM

گر قابل ملال نیم، شاد کن مرا

ویران اگر نمی‌کنی آباد کن مرا

حیف است اگر چه کذب رود بر زبان تو

از وعدهٔ دروغ، دلی شاد کن مرا

پیوسته است سلسلهٔ خاکیان به هم

بر هر زمین که سایه کنی، یاد کن مرا

شاید به گرد قافلهٔ بیخودان رسم

ای پیر دیر، همتی امداد کن مرا

گشته است خون مرده جهان ز آرمیدگی

دیوانهٔ قلمرو ایجاد کن مرا

بی حاصلی ز سنگ ملامت بود حصار

چون سرو و بید ازثمر آزاد کن مرا

دارد به فکر صائب من گوش عالمی

یک ره تو نیز گوش به فریاد کن مرا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها