0

غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۰
پنج شنبه 12 فروردین 1395  12:05 PM

قدمی نه در آ در این دریا

عین ما جو به عین ما از ما

هر که با ما نشست از ما شد

بلکه گر قطره بود شد دریا

نظری کن حباب و آب نگر

یک وجود است این و آن اسما

دیدهٔ عالم است از او روشن

می‌نماید چو نور در اشیا

آینه صد هزار می‌ بینم

در همه روی او بود پیدا

ذوق ما را نهایتی نبُود

ابتدا نیست و انتها آنجا

شعر سید به ذوق می ‌خوانش

چه کنی قول بوعلی سینا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها