0

غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۶
پنج شنبه 12 فروردین 1395  12:05 PM

مخزن گنج جملهٔ اسما ما

نور چشم تمام اشیا ما

غرق بحریم و آب می جوئیم

قطره و بحر و جود دریا ما

رند و مستیم و عاشق و معشوق

به همه اسمها مسمی ما

ما نه مائیم ما همه اوئیم

اثری چون نماند با ما ما

جام گیتی نما نموده به ما

دو جهان دیده ایم یکتاما

مه روشن به نور او باشند

تا نگوئی مگر که تنها ما

رو نهادیم بر در سید

باز گشتیم سوی مأوی ما

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها