0

غزلیات سیف فرغانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۱۰۸
پنج شنبه 12 فروردین 1395  10:16 AM

گشت روی زمین چو صحن بهشت

از رخ خوب یار حور سرشت

دیده از دل کن وببین دیدار

ای قصارای همت تو بهشت

بر گل از روی لاله رخ که نمود

بر مه از مشک سوده خط که نوشت

حسن رویش زخط نگردد کم

رخ ماه از کلف نگردد زشت

یار من در میانه خوبان

همچو لاله است در میانه کشت

بر رخ لاله رنگ او خالیست

همچو نقطه بر آتش از انگشت

عشق او در دل آن اثر دارد

کآب در خاک و آتش اندر خشت

چون منی ذکر غیر او نکند

کرم قز ریسمان نداند رشت

دل نگهدار سیف فرغانی

زآنکه در کعبه بت نشاید هشت

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها