0

قصاید و قطعات سیف فرغانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۱۱۹ - کتب الی صدیق ارسل الیه کتابا و هوالشیخ نورالدین بن الشیخ محمود ادام الله برکتهما
پنج شنبه 12 فروردین 1395  10:02 AM

با حسن چو لطف یار کردی

ای جان بنگر چه کار کردی

دل را بسخن گشاد دادی

دی را بنفس بهار کردی

با چاکر خرد خود بسی لطف

ای صدر بزرگوار کردی

چون شعر رهی نهان نماند

فضلی که تو آشکار کردی

از وصل بریده بود امیدم

بازم تو امیدوار کردی

از نامه خود طویله در

در گردن روزگار کردی

چون دست عروس نامه یی را

از خامه پر از نگار کردی

زین نامه که دام مرغ روح است

چون من ز غنی شکار کردی

از بهر جمال وصل خود باز

چشم املم چهار کردی

زین چند لقب که حد من نیست

بر مزبله در نثار کردی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها