0

غزلیات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳۵۵
چهارشنبه 11 فروردین 1395  5:19 PM

تا کی از عشوه و بهانهٔ تو

چند ازین لابه و فسانهٔ تو

شور و آشوب در جهان افگند

غمزهٔ چشم جاودانهٔ تو

هیچ آشوب نیست در عالم

این چه فتنه‌ست در زمانهٔ تو

کعبهٔ عاشقان سوخته دل

هست امروز آستانهٔ تو

عاشقانت همی طواف کنند

گرد کوی و سرای و خانه تو

ای همایون همای کبک خرام

دل عشاق آشیانهٔ تو

عاشقانت همی به جان بخرند

انده عشق جاودانهٔ تو

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها