0

غزلیات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۹۹
چهارشنبه 11 فروردین 1395  4:54 PM

بر من از عشقت شبیخون بود دوش

آب چشمم قطرهٔ خون بود دوش

در دل از عشق تو دوزخ می‌نمود

در کنار از دیده جیحون بود دوش

ای توانگر همچو قارون از جمال

عاشق از عشق تو قارون بود دوش

ای به رخ ماه زمین بی روی تو

مونس من ماه گردون بود دوش

بی تو دوش از عمر نشمردم همی

کز شمار عمر بیرون بود دوش

چون شب دوشین شبی هرگز مباد

کز همه شبها غم افزون بود دوش

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها