0

غزلیات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۷
چهارشنبه 11 فروردین 1395  4:44 PM

این رنگ نگر که زلفش آمیخت

وین فتنه نگر که چشمش انگیخت

وین عشوه‌نگر که چشم او داد

دل برد و به جانم اندر آمیخت

بگریخت دلم ز تیر مژگانش

در دام سر دو زلفش آویخت

افتاد به دام زلف آن بت

هر دل که ز چشمکانش بگریخت

بفروخت دل من آتش عشق

وانگاه بدین سرم فرو ریخت

بر خاک نهم به پیش آن روی

کین عشق مرا چو خاک بر بیخت

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها