0

قصاید و قطعات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۱۱۵
چهارشنبه 11 فروردین 1395  3:17 PM

ای آنکه ترا در تو تویی نیست تصرف

آن به که نگویی تو سخن را ز تصوف

در کوی تصوف به تکلف مگذر هیچ

زیرا که حرامست درین کوی تکلف

در عشوهٔ خویشی تو و این مایه ندانی

ای دوست ترا از تو تویی تست تخلف

راهیست حقیقت که درو نیست تکلف

زنهار مکن در ره تحقیق توقف

می‌نشنود امروز سنایی به حقیقت

بگرفت به اسرار ره عشق و تعنف

گر زین که اگر نشنوی ای دوست ازین پس

بر شاهد یوسف نکنی قصهٔ یوسف

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها