0

قصاید و قطعات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۶۱
چهارشنبه 11 فروردین 1395  3:12 PM

با سنایی سره بود او چو یکی دانگ نداشت

چون دو دانگش به هم افتاد به غایت بد شد

به قبول دو سه نسناس به نزدیک خران

گر چه دی بی‌خردی بود کنون بخرد شد

راست چون تا که جز آحاد شماریش نبود

چون مگس بر سر او رید نهش نهصد شد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها