0

غزلیات سلمان ساوجی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۲۱
سه شنبه 10 فروردین 1395  3:28 PM

ما رقمی می‌کشیم، تا به چه خواهد کشید

ما قدمی می‌زنیم، تا به چه خواهد رسید

قبله و مذهب بسی است، یار یکی بیش نیست

هر که دویی در میان دید یکی را دو دید

کفر سر زلف توست، قبله آتش پرست

دید رخت کاتشی است، آتش از آن رو گزید

من ز جهان بگذرم، وز تو نخواهم گذشت

ور تو به تیغم زنی، از تو نخواهم برید

در همه بحری دهند، جان به امید کنار

لیک درین بحر ما، نیست کناری پدید

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها