غزل شمارهٔ ۱۳۲
سه شنبه 10 فروردین 1395 3:22 PM
کیست که قصهٔ مرا پیش نگار من برد؟
باد به گوش او مگر ناله زار من برد
نامه نوشتهام بسی نیست کبوتری چرا؟
کو بر من بیاید و نامه به یار من برد
بار دل و بلای جان، من به کدام تن کشم؟
لاشه ناتوان از آن نیست که بار من برد
کار زدست شد کسی چاره من نمیبرد
هم نظر عنایتش چاره کار من برد
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.