0

قطعات سلمان ساوجی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

قطعه شمارهٔ ۱۳۱
سه شنبه 10 فروردین 1395  2:39 PM

خسرو شمس و غرب شمس الدین

بر همه سروران تویی مخدوم

در دولت ز تو شده مفتوح

مکرمت بر وجود تو مختوم

صاحب سیف و صاحب ملکی

بر صحف نام نیک تو مرقوم

طبعت آموخته قواعد ملک

ملکان از تو می‌برند رسوم

سیرت تو فضایل و افضال

عادت اهتمام اهل علوم

رایت دولت تو چون رایت

بر گذشته ز منتهای نجوم

از تو اصحاب علم را ادرار

و ز تو ارباب فضل را مرسوم

در حریم حمایت کرمت

من چرایم ز لطف تو محروم

رای عالیت را مگر نشدست

صدق و اخلاص من رهی معلوم

همتت چون روا همی دارد

که مرا می‌دهد به دست هموم

کرم تو گرفته جمله جهان

مال و زر بر هنروران مقسوم

من ز نیکی تو چو تو ز بدی

چند باشم منزه و معصوم

بنده مهمان خوان همت توست

دادخواهان به تو ز چرخ ظلوم

میهمان را سزد که داری نیک

خاصه مهمان مدح خوان و خدوم

تا بنازد به تخت شاهان بخت

تا بتاج است هر شهی موسوم

باش بر فرق جمله شاهان تاج

که تو شهباز و دیگران چون بوم

صبح اقبال تو دمیده ز شام

صیت رایت زری رسیده به روم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها