0

قطعات سلمان ساوجی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

قطعه شمارهٔ ۷۷
سه شنبه 10 فروردین 1395  2:21 PM

ای خداوندی که پیش طبع فیاضت سحاب

بی‌حیا شخصی بود گر دعوی رادی کند

مرکب عزمت به هر میدان که برخیزد ز جا

گوی خاکی در رکابش جنبش بادی کند

همتت گر ملک باقی را نماید التفات

هر گیاهی بعد ازین در باغ شمشادی کند

ور کنی هندوی کیوان را به دربانی قبول

مقبل جاوید گردد زین فرج شادی کند

با حریف رای تو گردون همی ریزد به طرح

مهره سیمین انجم و آن ز استادی کند

صاحبا داد سخن من داده‌ام در روزگار

آسمان بر من نمی‌شاید که بیدادی کند

از برای بنده بنیادی نهادی سخت نیک

زودتر ترسم که گردون سست بنیادی کند

گردن من بنده گر آزاد گردانی زدین

تا بود از بندگیت بنده آزادی کند

جاودان پاینده بادی تا به یمن دولتت

این خراب آباد دنیا جنت آبادی کند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها