0

قطعات سلمان ساوجی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

قطعه شمارهٔ ۲۸
سه شنبه 10 فروردین 1395  2:11 PM

دیدمش دوش رخ تراشیده

گفتم ای جان و دل که روی تو خست

گفت مشاطه بهر چشم بدان

خالی از وسمه بر رخم می‌بست

عرضم زانکه سخت نازک بود

تاب وسمه نداشت خون برجست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها