0

غزلهای رهی معیری

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

سایه آرمیده
دوشنبه 9 فروردین 1395  4:34 PM

لاله داغدیده را مانم

کشت آفت رسیده را مانم

دست تقدیر از تو دورم کرد

گل از شاخ چیده را مانم

نتوان بر گرفتنم از خاک

اشک از رخ چکیده را مانم

پیش خوبانم اعتباری نیست

جنس ارزان خریده را مانم

برق آفت در انتظار من است

سبزه نو دمیده را مانم

تو غزال رمیده را مانی

من کمان خمیده را مانم

به من افتادگی صفا بخشید

سایه آرمیده را مانم

در نهادم سیاهکاری نیست

پرتو افشان سپیده را مانم

گفتمش ای پری که رامانی؟

گفت : بخت رمیده را مانم

دلم از داغ او گداخت رهی

لاله داغدیده را مانم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها