بیلیاقتی آل سعود برای کلیدداری ومیزبانی خانه خدا
دوشنبه 2 فروردین 1395 9:15 PM
مکه مکرمه دارای ویژگیهای منحصربه فردی است ازجمله «امنیت حرم» برای زائرین و اینکه امنیت حرم نشانهای ازآیات الهی است.«وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِنا.[آل عمران/۹۷] و هر كس داخل خانه خدا شود؛ در امان خواهد بود» و «أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً.[عنکبوت/۶۷] آيا نديدند كه ما حرم امنى براى آنها قرار داديم.» و همچنین در کتاب صحیح بخاری که وهابیت ادعای صحت کامل آن را دارند، روایتی از رسول خدا نقل شده که در آن آمده است که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) کشتار و جنگ در مکه را تا قیامت حرام اعلام کرده است.[۱]
اما متاسفانه در زمان حکومت آلسعود، گروهی ازوهابیها که همچون آلسعود دنبال قدرت بودند، مسجدالحرام را به اشغال درآورده بودند وحرمت این مسجد را شکستند، آنها از جنبش اخوان و مهمترین نیروهای ملک عبدالعزیز بودند، اما خاندان آلسعود با توسل به مفتیهای درباریاش شروع به توجیه شرعی برای شکستن حرمت خانه خدا کردند و به همین دلیل میان این دو گروه کشتار شدیدی در مسجدالحرام درگرفت که به کشته شدن تعداد فراوانی و دستگیری رهبر شورشیان به نام «جهیمان العتیبی» و اعدامش منجر شد.[۲]
براساس رویات اسلامی، برای حفظ شدن ابهت و عظمت کعبه، ساخت ساختمانهای بلندتر از کعبه، ممنوع است.
در روایت صحیحی مانند روایتی که ابن ابیشیبه از علمای اهل سنت در کتاب «المصنف» نقل کرده که صحابه ناراحت میشدند و مکروه میدانستند، که کسی خانهای در کنار کعبه بسازد که ازآن بلندتر باشد.[۳] و در روایتی دیگر از شیبة بن عثمان صحابی، که در زمان عثمان مسئول کعبه بود، نقل شده که او بالا میرفت و هیچ خانهای بلندتر از خانه خدا را نمیدید مگر اینکه دستور میداد آن خانه را خراب کنند.[۴]
و جالب اینجاست که خود وهابیها هنگامیکه حرمین را اشغال کردند، شروع به تخریب ساختمانهای بلندتر از کعبه کردند. «جبرتی» در کتابش در حوادث صفر سال ۱۲۱۸ قمری مینویسد: «وقتی وهابیها وارد مکه شدند، همهی خانههای بلند تر از مکه را خراب کردند.»[۵]
اما متأسفانه الان چه میکنند؟ آنقدر ساختمانهای بزرگ در کنار کعبه ساخته شده، که عظمت و ابهت کعبه را کاملاً تحت تاثیر قرارداده است. بهراستی چرا هماکنون اینگونه شده و وهابیها به خاطر کدام منفعت و به دستور کدام اربابی اینگونه حرمت کعبه را شکستند؟
چرا وهابیها در گفتار و اعمالشان تناقض و تضاد وجود دارد؟ گاهی فتوای خراب کردن ساختمانها را میدهند و میگویند بدعت است و گاهی هم مثل الان ساختمانهای آسمانخراش میسازند. آنهایی که سنگ صحابه را بهسینه میزنند و ما شیعیان یا مسلمانان دیگر کشورها را مشرک و بدعتگذار میدانند، چرا بعضی مواقع به سیره صحابه پشت میکنند؟
چرا سلیقهای و منفعتطلبانه کار میکنند؟ آیا واقعاً این کار ساختمانسازی و جنایت و خونریزی در خانه خدا بدعت نیست؟ و این براساس فتوای خودشان است تاجایی که ذکرصفات خداوند را همچون «صدق الله العظیم» پس از پایان تلاوت قرآن را بدعت میدانند، چون که از پیامبر نرسیده و در گذشته نبوده و جدید است.[۶] و این درحالی است که ساخت ساختمانهای بلندتر از خانه خدا را که باعث حرمتشکنی میشود و حتی نهی هم شده و خلاف سیره صحابه است را جدید و بدعت نمیدانند.
درگذشته ساخت ساختمانهای بلند در کنار کعبه بوده است یا نه؟ سیره صحابه چگونه بوده؟ موافق ساختمانسازی بودند یانه؟ خودتان قضاوت کنید، آیا آل سعود با این همه جنایت و خودکامگی و سرسپردگی نزد اربابان، لیاقت و صلاحیت کلیدداری و میزبانی خانه خدا را دارد؟
کسانیکه آگاهانه و معاندانه رضایت اربابان و دشمنان اسلام را بر رضایت خدا و پیامبر و صحابه ترجیح میدهند.
پینوشت:
[۱]. الامام أبي عبد الله محمد بن إسماعيل البخاري الجعفي، صحيح البخاري، دار الطباعة العامرة بإستانبول ، دارالفکر، ۱۴۰۱ ق،ج۲، ص۲۱۳و۲۱۴باب ولایعضد شجر الحرم ولا یحل القتال بمکه
«فلا یحل لامری یومن بالله والیوم الاخر ان یسفک با دما ولا یعضد بها شجرة»
[۲]. اعدام جهیمان العتیبی وهابی مذهب، رهبر اخوان المسلمین، جنبش موسوم به (جهیمان) ۱۲ذی الحجه ۱۹۷۹م
[۳]. ابنابیشیبه، مصنفابنابیشیبه، تحقیق: کمال یوسف الحوت، چاپ اول، الریاض، مکتبة الرشد، ۱۴۰۹ق، ج۳ص۳۷۸ «کانوا یکرهون ان یبینوا حول الکعبه بناء یشرف»
[۴]. ازرقی، اخبار مکه ،بیروت،دارالاندلس للنشر،۱۴۱۶ق، ج۱ص۲۸۰ «مشرفا علی الکعبه الا امر بهدمه»
[۵]. الجبرتی،عبدالرحمن بن حسن،تاریخ عجائب الآثارفی التراجم والاخبار، بیروت ،دارالجیل ،بی تا، ج۲ص۵۸۵
[۶]. فتوای عبدالعزيز بن عبدالله بن باز، فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه والافتا،ج۴، ص۱۴۹، فتوی رقم ۳۳۰۳، قول صدق الله العظیم بعد الفراغ من قرائة القرآن.
ختم القراءة بصدق الله العظيم بدعة، السؤال الحادي عشر من الفتوى رقم ۷۳۰۶
اتخاذ كلمة (صدق الله العظيم) ونحوها ختاما لتلاوة القرآن بدعة؛ لأنه لم يثبت عن الرسول صلى الله عليه وسلم