0

غزلیات خواجوی کرمانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۸۱۲
دوشنبه 2 فروردین 1395  2:26 PM

ای بی تو مرا پر آب دیده

نادیده بخواب خواب دیده

ما پست و ترا بلند قامت

ما مست و ترا خراب دیده

جان قول تو بی سخن شنیده

دل روی تو بی نقاب دیده

از دیده فتاده در بلا دل

وز دل شده در عذاب دیده

یک ذره از آنکه در تو پیداست

نادیده درآفتاب دیده

هر لحظه‌ام از غم تو کرده

رخساره بخون خضاب دیده

در آتش فرقتت ندیده

همچون دل من کباب دیده

فریاد لب تو کرده هر دم

در ساغر من شراب دیده

یکباره بقصد خون خواجو

افکنده سپر برآب دیده

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها