0

غزلیات خواجوی کرمانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۷۲۳
دوشنبه 2 فروردین 1395  1:47 PM

ای چشم می پرستت آشوب چشم بندان

وی زلف پر شکستت زنجیر پای بندان

مهپوش شب نمایت شام سحرنشینان

یاقوت جان فزایت کام نیازمندان

رویت بدل فروزی خورشید بت پرستان

زلفت بدستگیری اومید مستمندان

از شام روز پوشت سرگشته تیره روزان

وز نقش دلفریبت آشفته نقش بندان

آهوی نیمه مستت صیاد شیرگیران

هندوی بت پرستت زنار هوشمندان

کفرت ز راه تحقیق ایمان پاک دینان

دردت ز روی تعیین درمان دردمندان

خواجو جفای دشمن تا کی کند تحمل

مپسند بروی آخر غوغای ناپسندان

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها