0

غزلیات خواجوی کرمانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۵۳۴
دوشنبه 2 فروردین 1395  1:22 PM

ز لعل عیسویان قصه مسیحا پرس

ز چین زلف بتان معنی چلیپا پرس

اگر ملالتت از سرگذشت ما نبود

سرشک ما نگر و ماجرای دریا پرس

دل شکسته مجنون ز زلف لیلی جوی

حدیث مستی وامق ز چشم عذرا پرس

بهای یوسف کنعان اگر نمی‌دانی

عزیز من برو از دیدهٔ زلیخا پرس

حکایت لب شکر فشان ز من بشنو

حلاوت شکر از طوطی شکر خا پرس

چوهر سخن که صبا نقش می‌کند با دوست

بیان حسن گل از بلبلان شیدا پرس

کمال طلعت زیبا و لطف منظر خویش

گرت در آینه روشن نگشت از ما پرس

شب دراز بمژگان ستاره می شمرم

ورت ز من نکند باور از ثریا پرس

گهی که از لب لعلت سخن کند خواجو

بیا در آندم و از قصه مسیحا پرس

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها