0

غزلیات خواجوی کرمانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۹۷
دوشنبه 2 فروردین 1395  12:37 PM

یاران همه مخمور و قدح پر می نابست

ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست

مرغ دل من در شکن زلف دلارام

یا رب چه تذرویست که در چنگ عقابست

چشم من سودازده یا درج عقیقست

اشک من دلسوخته یا لعل مذابست

ورد سحرم زمزمهٔ نغمهٔ چنگست

و آهنگ مناجات من آواز ربابست

دور از تو مپندار که هنگام صبوحم

با این جگر سوخته حاجت بکبابست

سرمست می عشق تو در جنت و دوزخ

از نار و نعیم ایمن و فارغ زعذابست

با روی بتان کعبهٔ دل دیر مغانست

در دیر مغان زمزم جان جام شرابست

کار خرد از باده خرابست ولیکن

صاحب خرد آنست که او مست و خرابست

دست از فلک سفله فرو شوی چو خواجو

کاین نیل روان در ره تحقیق سرابست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها