0

قطعات خاقانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۳۳۰
دوشنبه 2 فروردین 1395  11:59 AM

کیست ز اهل زمانه خاقانی

که تو اهل وفاش پنداری

دوستی کز سر غرض شد دوست

هان و هان تاش دوست نشماری

خواجه گوید که دوست دار توام

پاسخش ده که دوست چون داری

تا عزیزم مرا عزیز کنی

چون شد خوار خوار انگاری

یا بلندم کنی گه پستی

یا عزیزم کنی گه خواری

با من این دوستی به شرطی کن

کاخر آن شرط را بجای آری

کان خطائی که حق ز من بیند

گر تو بینی ز من نیازاری

ور شود خصم من زبردستی

زیر پای بلام مگذاری

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها