0

قطعات خاقانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۲۹۵
دوشنبه 2 فروردین 1395  11:50 AM

خاک است تو را دایه از آن ترس که روزی

خون تو خورد دایهٔ بیدادگر تو

شیری که لبت خورد ز دایه چو شود خون

دایه خورد آن خون ز لب شیر خور تو

ناچار شود چهرهٔ تو پی سپر خاک

گر چهرهٔ خاک است کنون پی سپر تو

امروز غذای تو دهند از جگر خاک

فردا غذی خاک دهند از جگر تو

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها