شمارهٔ ۲۰۴
دوشنبه 2 فروردین 1395 11:37 AM
منه غرامت خاقانیا نهاد فلک را
ببین فلک به چه ماند در آن نهاد که هستش
فلک به مسخرهٔ مست پشت خم ز فتادن
ز زخم سیلی مردان کبود گردن پستش
به شب هزار پسر جرعه ریخته به سرش بر
به روز مشعلهٔ تابناک داده به دستش
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.