0

پدرسوخته اصطلاحی ایرانی ؟

 
meysam1200
meysam1200
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1394 
تعداد پست ها : 596
محل سکونت : فارس

پدرسوخته اصطلاحی ایرانی ؟
یک شنبه 1 فروردین 1395  10:43 PM

شبهه: «ریشه عبارت پدر سوخته: وقتی که در زمان یزدگرد، عرب‌ها به ایران حمله کردند و ایران رو فتح کردند، مردم ایران رو که دارای دین زرتشت بودند آتش پرست و کافر نامیدند و آنها را مجبور کردند که به دین اسلام روی بیاورند. در این میان گروهی خود به دین اسلام گرویدند و گروهی هم از ترس مسلمان شدند، چون می‌دیدند که افرادی که مسلمان نشوند کشته می‌شوند. اعراب افرادی را که مسلمان نمی‌شدند، مردها و سرپرست خانواده را در آتش می‌سوزاندند تا دیگران یاغی‌گری نکنند و زنان آن‌ها را به کنیزی و بچه‌ها را برای نوکری و کلفتی می‌بردند. این بچه‌ها بزرگ شدند و در خانه اعراب کار می‌کردند و خود اعراب هم بچه هایی هم سن آنها داشته‌اند، وقتی از صاحب خانه می‌پرسیدند که این بچه تو است (کلفت و نوکرها)، می‌گفته: ” نه، این پدر سوخته است ” یعنی بچه ما نیست، نوکر و کلفتی است که پدرش در جریان فتح ایران سوزانده شده است و به این نوکر و کلفت‌ها می‌گفته اند: “پدر سوخته ”. منبع: لغت نامه دهخدا»
پاسخ شبهه:
متن بالا، متنی هست که چندی است در شبکه‌های مجازی و سایت‌ها گسترش پیدا کرده است. حال باید دید آیا این مطلب درست هست و آیا سند و منبع تاریخی و حتی لغت نامه‌ای دارد یا خیر؟ زمانی که به لغت نامه دهخدا مراجعه می‌شود، متوجه می‌شویم که متن دیگری که ادامه می‌آید بجای این متن می‌باشد:
- «پدرسوخته. (پ ِ دَ ت َ / ت ِ) (ص مرکب) دشنامی است، مجازاً در تداول عامیانه به مردم خبیث و بدسرشت گویند. در مصر باستان اگر کسی از کسی پولی وام می‌گرفت و بدهکار می‌شد ضمانت بدهی جسد مومیایی پدرش بود و اگر نمی‌پرداخت طلبکار حق داشت مومیایی پدر را بسوزاند. به این دلیل کسی که از نظر مالی بدهکار و ورشکست بود، پدرسوخته نامیده می‌شد. کم کم این اصطلاح به سایر ممالک و ایران هم رسید.»
- نقل دیگری هم هست که: پدرسوخته کسی (پدری) که سوخته شده باشد، ولی این سوختگی از آتش یا گرما نیست، بلکه سوخته (باخته یا بازنده) در یک بازی یا یک مبارزه ورزشی مانند کشتی است. پدرسوخته به فرزندی گفته می‌شود که پدر او در بازی یا مبارزه‌ای ورزشی بازنده شده باشد. [۱]
پس چنین ریشه‌ای توسط لغت‌نامه دهخدا بیان نشده است و در دیگر لغت‌نامه‌ها نیز این اصطلاح وجود ندارد. [۲]
حال ببینیم آیا متن تاریخی که به صورت جعلی و به نام لغت نامه دهخدا بیان می‌شود آیا می‌تواند درست باشد یا نه؟ یک. این مطلب سوزاندن با نام اسلام بیان شده است. وقتی کتاب‌های دینی اسلام مشاهده می‌شود، اثری از این سبک برخورد در مقابله با دشمنان اسلام وجود ندارد. [۳] و[۴]
دوم. بحث اجبار به دین اسلام مطلب درستی نیست، چون در سبک اسلامی اجبار به دین اسلام نیست و در مواجهه با افراد غیر مسلمان، در ابتدا اسلام ارائه می‌شد، در صورتی که اسلام را قبول نمی‌کردند، در مرحله بعد جزیه و آخرین مرحله جنگ بود. [۵]
در کتاب تاریخ ایران پس از اسلام نوشته زرین‌کوب و در کتاب تاریخ زرتشتیان نوشته شهمردان، هیچ مطلبی در مورد سوزاندن زرتشتیان در آتش بیان نشده است. مشخص نیست که این فردی که این مطلب را به لغت نامه دهخدا منتسب کرده، از کجای تاریخ این مطلب را به دست آورده است. [۶] و[۷]

پی‌نوشت:

[۱] لغت نامه دهخدا
[۲] لغت نامه معین و چند لغت نامه دیگر
[۳] سید محمد حسین طباطبایی، کتاب اصول عقاید صفحه ۲۴۷ تا ۲۵۲
[۴] محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، دانشگاه تهران، سال انتشار ۱۳۷۸
[۵] مری به ویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، بخش تاریخ پس از فتح ایران، ترجمه عسکر بهرامی، ۱۳۹۱
[۶] عبد الحسین زرین کوب، دو قرن سکوت، چاپ نهم، انتشارات سخن، ۱۳۷۸
[۷] رشید شهمردان، تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان، انتشارات راستی، سال

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها