0

غزلیات خاقانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳۰۳
یک شنبه 1 فروردین 1395  5:27 PM

رخت تمنای دل بر در عشاق نه

تخت شهنشاه عشق بر سر آفاق نه

قفل که بر لب نهی از لب معشوق ساز

پای که از سر کنی در صف عشاق نه

زخم که جانان زند همسر مرهم شناس

زهر که سلطان دهد همبر تریاق نه

طاق پذیر است عشق جفت نخواهد حریف

بر نمط عشق اگر پای نهی طاق نه

دیدهٔ تو راست نیست لاف یکی بین مزن

صورت تو خوب نیست آینه بر طاق نه

عالم زراق را سغبه مشو چون شدی

هر دو جهان مردوار بر کف زراق نه

از سر حد وجود بگذر خاقانیا

با عدم ار عاشقی دست به میثاق نه

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها