0

غزلیات خاقانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۶۱
یک شنبه 1 فروردین 1395  5:14 PM

خار غم تو گل طرب دارد

دل در پی تو سر طلب دارد

مه حلقه به گوش تو نمی‌زیبد

ور حلقه به گوش تو لقب دارد

وصل تو و زحمت رقیبانت

نخلی است که خار با رطب دارد

می‌سوز مرا که خام کس باشد

کز آتش سوختن عجب دارد

هر کو ز حدیث درد من گوید

این عذر نهد که خواجه تب دارد

وآن کس که به تو رسد مرا گوید

کو مهر تب تو بر دو لب دارد

بس تاریک است روز خاقانی

مانا که ز زلف تو نسب دارد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها