0

سبحة‌الابرار از هفت اورنگ جامی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

بخش ۱۲ - در مقام توبه
یک شنبه 1 فروردین 1395  4:37 PM

وای اگر عهد بقا پشت دهد

مرگ بر حرف تو انگشت نهد

گسترد دست اجل مهد فراق

وز فزع ساق تو پیچد بر ساق

دوستان نغمهٔ غم ساز کنند

دشمنان خرمی آغاز کنند

وارثان حلقه به گرد سر تو

حلقه‌کوبان ز طمع بر در تو

از برون سو به تو گریان نگرند

وز درون خرم وخندان نگرند

هیچ تن را سر سودای تو نه!

هیچ کس را غم فردای تو نه!

پیش از آن کیدت این واقعه پیش

به که از توبه کنی چارهٔ خویش

دامن از نفس و هوا در چینی

پس زانوی وفا بنشینی

هر چه بد باشد از آن بازآیی

عقد اصرار ز دل بگشایی

ز آنچه بگذشت پشیمان باشی

اشک اندوه ز مژگان پاشی

ره به سر حد خطا کم سپری

سوی اقلیم جفا کم گذری

چند باشی ز معاصی مزه کش؟

توبه هم بی‌مزه‌ای نیست، بچش!

ملک، از عصمت عصیان پاک است

دیو، کافرمنش و بی‌باک است

نکند طبع ملک میل گناه

ناید از توبه گری دیو به راه

چهره پر گرد کن از خاک نیاز!

مژه از خون جگر رنگین ساز!

جامهٔ خود چو فلک‌زن در نیل!

به درون شعله فکن چون قندیل!

ز آتش دل شده‌ام گرم نفس

در گنه‌سوزی‌ام این آتش بس!

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها