0

مثنویات ملک‌ الشعرای بهار

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۳۱ - در وصف استاد حسین بهزاد نقاش عالیمقام
پنج شنبه 27 اسفند 1394  7:56 PM

خداوند هنر، استاد بهزاد

که نقش از خامهٔ بهزاد به زاد

حسین رادکِش بهزاد نام است

کمال‌الدین بهزادش غلام است

اگر بود او نخست‌،‌ این هست اول

اگر بود او کمال‌، این هست اکمل

به رنگ‌آمیزی‌ از خورشید ییش‌ است

به‌معنی‌آفتاب‌عصر خویش است

به صورت شادی و غم می‌نماید

غم و شادی مجسم می‌نماید

به سحرانگیزی کلک گهرخیز

به نقش جان دهد رنگ دلاوبز

خداوندنگارین‌خامه‌«‌مانی‌»‌است

ولیکن بندهٔ بهزاد ما نیست

«‌منوهر» پیش این استاد، باری

خجل گردد به طرح ریزه‌کاری

ز رشک کلک مویین سیه‌روش

رضای اصفهانی شد سیه‌پوش

ز صنع خامهٔ چینی نمودش

فرستد فرخ چینی درودش

به پیش ریزه‌کاری‌های نغزش

کمال‌الملک شد آشفته مغزش

رفائیل ار به عصرش زنده گردد

بر ِ آن کلک قادر بنده گردد

من ارچه در سخن هستم مسلم

به وصفش عاجزم والله اعلم

بهار اندر سخن گر داد دادست

کلامش از دل بهزاد زادست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها