0

قطعات ملک‌ الشعرای بهار

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۱۷۹ - در هجو کسی که بهار را حبس کرد
پنج شنبه 27 اسفند 1394  7:46 PM

من و تو هر دو ای ...

دو جوانیم شوخ و مندیلی

تو کنون از وجوه هندوستان

زر ستاندستی و کنی پیلی

به رخ خود پی فریب عوام

شکلکی بسته‌ای تو تبدیلی

تو مرا حبس می‌کنی آوخ

شرم بادت ز ننگ فامیلی

چون مرا بینی و تو را بینم

هر دومان می‌شویم پاتیلی

تو از آن اخم‌های اجمالی

من ازین خنده‌های تفصیلی

خندهٔ من چو شی رشرزهٔ نر

اخم تو چون جهود تنزیلی

کاین پس از اخم می کند نغ‌نغ

وآن پس از خنده می‌زند سیلی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها