0

غزلیات ملک‌ الشعرای بهار

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۲۷
پنج شنبه 27 اسفند 1394  7:05 PM

به کشوری که در آن ذره‌ای معارف نیست

اگرکه مرگ بباردکسی مخالف نیست

بگو به مجلس شورا چرا معارف را

هنوز منزلت کمترین مصارف نیست

وکیل بی‌هنر از موش مرده می‌ترسد

ولی ز مردن ابناء نوع خائف نیست

کند قبیلهٔ دیگر حقوق او پامال

هرآن قبیله که بر حق خویش واقف نیست

نشاط محفل ناهید و نغمهٔ داود

تمام‌یکسره جمع است حیف «‌عارف‌» نیست

«‌بهار» عاطفه از ناکسان مدار طمع

که در قلوب کسان ذره‌ای عواطف نیست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها