0

قبـر پـرستـی بـا بـت پـرستـی چـه فـرقـی دارد؟

 
meysam1200
meysam1200
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1394 
تعداد پست ها : 596
محل سکونت : فارس

قبـر پـرستـی بـا بـت پـرستـی چـه فـرقـی دارد؟
دوشنبه 24 اسفند 1394  4:53 PM

ررقبر پرستی، زنده پرستی، مرده پرستی، فرعونِ زمان پرستی، شیطان پرستی، گوساله پرستی، حزب پرستی، مال پرستی، وطن پرستی، قدرت پرستی، علم پرستی، ایسم پرستی ... و کلاً هر پرستشی به غیر از پرستش خداوند متعال که واحد، احد و بی مِثل و مانند است، با بت پرستی هیچ فرقی ندارد و همه شرک است.

اما، سؤال اینجاست که حالا چه کسی «قبر پرستی» می‌کند؟! آیا منظور "زیارت اهل قبور" است که سنت و سیره‌ی رسول‌ الله و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین بوده است و شیعه و سنّی در باب استحباب آن احادیث بسیاری نقل کرده‌اند می‌باشد. و آیا در این میان مقصود اصلی زیارت حرم‌های شریف است، نه رفتن سر قبر پدر و مادر و خویشان؟

خب حالا چه کسی قبر آنها را می‌پرستد؟ یا اساساً چه کسی خودشان را می‌پرستد که حالا قبرشان را بپرستد؟! مگر زیارت زنده در خانه‌اش یا مُرده بر قبرش، پرستش است؟!

***- پس معنای پرستش را نمی‌دانند و اساساً جهت ضد تبلیغ چنین می‌گویند. اگر معنای پرستش را می‌دانستند، می‌فهمیدند که آیا مبتلا به نفس پرستی هستند، و نفس خویش را «إله» خود قرار داده‌اند یا خیر؟ آیا فرعون پرست، شیطان پرست و گوساله‌پرست و ایسم پرست نشده‌اند و همین شرک سبب عناد و لجاج‌شان با موحدین و مسلمانان و به ویژه شیعیان نشده است؟

«أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا» (الفرقان، 43)

ترجمه: آيا آن كس كه هواىِ [نفس‏] خود را معبود خويش گرفته است ديدى؟ آيا [مى‏توانى‏] ضامنِ او باشى؟

«أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» (الجاثیه، 23)

ترجمه: پس آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفسش قرار داده و خدا او را روى علم خود (به كفر باطن و خبث سريره‏اش) و آگاهى وى، به حال خود رها كرده و بر گوش و قلب او مهر (شقاوت) نهاده و بر ديده (دل) او پرده كشيده؟! پس چه كسى است كه او را بعد از خدا هدايت كند؟ آيا متذكر نمى‏شويد؟

***- همه کفر، عناد، لجاج، حرص و دغدغه‌ی آنها این است که چرا ما مثل آنان هوای نفس خود و دیگران را نمی‌پرستیم و چرا در نهایت عبد و بنده‌ی ذلیل خدایان آنها نمی‌شویم؟ چرا علاقمند و دوستدار بندگان مخلص و کامل خدا هستیم و با محبت و زیارت قبورشان، ارتباط و اتصال خود را به آنان اختصاص می‌دهیم و این عشق خالصانه و خدایی خود را اینگونه پُرشور بروز می‌دهیم؟ می‌خواهند از آنها قطع کنیم و به غل و زنجیرهای بندگی اینها کشانده شویم، منتهی از هر راهی وارد می‌شوند و یکی از آن راه‌ها، «توحید» است! می‌خواهند به خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام نیز درس توحید و شرک بدهند، لذا «زیارت» را «پرستش» می‌خوانند و سپس به این غلط من درآوردی خود می‌تازند!

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها