یک نتیجه:
شماهیچ استدلالی در قرآن به قول علامه طباطبایی(ره) در مورد وجود خدا پیدانمیکنید!چرا؟
چون هیچ کس به اندازه خود خدا پیش ماحاضر نیست ! به این آیات توجه کنید:
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
مشرق و مغرب از آن خدا است و به هر سو رو کنید، خدا آنجا است، خداوند بینیاز و دانا است(سوره بقره-115)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
ما انسان را آفریدیم و وسوسه هاى نفس او را مى دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم(سوره ق-16)
((یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ
اى کسانى که ایمان آورده اید دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامى که شما را به سوى چیزى مى خواند که مایه حیاتتان است و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حائل مى شود و اینکه همه شما نزد او (در قیامت) اجتماع خواهید کرد(سوره انفال-24))
((هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
او کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز (شش دوران) آفرید، سپس بر تخت قدرت قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت)آنچه را در زمین فرومى رود مى داند و آنچه را از آن خارج مى شود، و آنچهاز آسمان نازل مى گردد و آنچه به آسمان بالا مى رود، و او با شماست هر جا که باشید و خداوند نسبت به آنچه انجام مى دهید بیناست (سوره حدید-4))
دقت در این آیات نشان میدهد که خدا همه جاهست وحتی نزدیکتر از شما به خودتان!اوحاضرتر ازهرچیزی است!
استدال برای اثبات وجود خدا یعنی خدا همه جاحاضر نیست والان پیش ما نیست!پس فضای استدلال فضای غیاب است؛
نفس پیش ماحاضر است و استدلال نمیخواهد دقت وتوجه نیاز دارد!خداهم همینطور؛پس ما در این بحث اصلا استدلال نمیکنیم!اما آیا ما این بحث راچون شما مسلمان هستید به شماها بایدتفهیم میکنیم؟
نه لزومی ندارد!شماها با هر دینی باشید ویا کافرهم باشید؛باید حرف مارابفهمید!چرا؟
چون ما از نفسی حرف میزنیم که همه داراهستند ونزدشان حاضراست!
پس نیازی نیست از آیات وروایات بهره ببریم!ولی آیات وروایات بعنوان شاهد مثال مورد استفاده قرارمیگیرند! چون قراره ما با ملاک نفس؛ قرآن واهل البیت را بشناسیم؛پس نباید برعکس باشد!
این یک مقدمه درمورد شروع بحث بود!
اصل بحث ان شاالله جلسه بعدی درخدمتتون هستم!
اگر سوالی هست درخدمتتون هستم