- كتاب ده نكته از استاد طاهرزاده
نكتة هفتم
حضورِ « تمام » نفس
نفس انسان به دليل اينكه مجرد است، در همه جاي بدن به طور «كامل» و «تمام» هست، بدون هيچ تقسيمي، يعني نه اينكه يك طرفِ نفس در چشم باشد و ما ببينيم و يك طرفش در گوش باشد و ما بشنويم. بلكه تماماً در چشم حاضر است و ما ميگوييم خـودمان مـي بينيم و تمـاماً هـم خـود را بيننده حس ميكنيم، همچنانكه تماماً خود را شنونده حس ميكنيم. و اين خاصيـت هـر موجـود مجردي است كه
« همه جا هست و همه جا هم با تمامِ وجود هست». و هر چه موجود مجردتر باشد حضورش شديدتر است ، مثل خداوند كه مجرد محض بوده و حضورش هم مطلق است.
در قسمت ششم؛ بحث از «حضور كاملِ نفس» شد كه در همه جا هست. حال سخن بر سر اين است كه نه تنها در همه جا هست، بلكه «تماماً» همه جا هست. يعني همه وجودش در همه جا به صورت «تمام» هست، نه اينكه يك طرف نفس در گوش باشد و يك طرفش در چشم. اين يكي از خواص مهم موجود مجرد است كه در پديدههاي مادي اصلاً مثل و مانند ندارد. مثلاً تخته سياه را در نظر بگيريد؛ طرف راست آن، در طرف چپش نيست و طرف چپ آن، در طرف راستش نيست، چرا كه بُعد دارد و قابل تقسيم است. ولي مجرد چنين نيست. ملاحظه كنيد؛ شما نميگوييد من با يك طرفم ميشنوم، بلكه تمام وجودِ شما شنونده است، آنگاه كه ميشنويد، منتهي به وسيله گوش. يعني شما در موقع شنوايي حتي از قوة شنوايي خود حاضرتريد و ميگوييد: من شنيدم، يعني يك «من» در صحنة قوة شنوايي حاضر است كه بهكمك قوة شنوايي ميشنود، و معني « حضور تمام » همين است.
هر موجود مجردي چون بُعد ندارد، خاصيتش همين است كه همهاش، همهجا هست و ما اين خاصيت را از طريق نفس مجرد خود ميتوانيم درك كنيم. خاصيت تجرد منحصر به نفس انسان نيست، بلكه ملائكه هم مجرداند پس هر مَلَكي، همة وجودش، همه جا هست. و از همه مهمتر خداوند كه مجرد محض است، شدت حضورش از همه بيشتر است، يعني در عيناين كه همهاش، همهجا هست، از همه پديدههاي مجرد هم حضوري شديدتر دارد، چرا كه به قول فيلسوفان تجرد از مقولة وجود است و نه ماهيت، و در نتيجه تشكيكبردار است، يعني شدت و ضعفپذير است. يعني تجرد؛ مثل نور است و نه مثل صندلي. ما نميتوانيم بگوييم صندليِ شديدتر، چرا كه صندلي از مقوله ماهيت است. ولي ميتوانيم بگوييم نورِ شديدتر يا علمِ شديدتر، چرا؟ چون اينها از مقولة وجودند و لذا تشكيكبردارند. خود تجرد هم همينطور است، يعني شدت و ضعف برميدارد. تجردضعيف مثل نفس نباتي يا نفس حيواني، و تجرد شديد مثل ذات خداوند.
وقتي متوجه شديم كه موجود مجرد وجودش كامل و تمام است، ميگوييم: هر چه موجود تجردش شديدتر باشد، حضورش «كاملتر» و «تمامتر» است و خداوند كه مطلق تجرد است، مطلق حضور است.